مقاله ای با عنوان بررسی تأثیر ایجاد انگیزه روی یادگیری درس زبان انگلیسی دانش آموزان دختر سال سوم را
/**/
/**/
بسم الله الرحمن
الرحیم
بررسی تأثیر ایجاد انگیزه روی یادگیری درس زبان انگلیسی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی روستای پل هرو منطقه زاغه
نویسنده: فاطمه سلاطی
آموزش و پرورش منطقه زاغه
سال تحصیلی ۹۱-۹۲
/**/
چکیده
پژوهش حاضر، تلاشی است که در راستای بررسی تأثیر ایجاد انگیزه روی یادگیری درس زبان دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی در سال تحصیلی ۹۱-۹۲ انجام گرفته است. به همین منظور تعداد ۳۴ نفر دانش آموز دختر سال سوم راهنمایی ، از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای یا طبقه بندی شده به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. سپس برای تعیین ضریب هوشی دانش آموزان ـ با کمک مشاور مدرسه ـ تست ریون روی دانش آموزان اجرا گردید.بعد از این مرحله، قبل از اجرای پژوهش، از دروس اول ، دوم و سوم کتاب سال سوم راهنمایی، آزمونی به عنوان پیش آزمون برگزار گردید و بعد از اجرای پژوهش نیز از دروس هفت،هشت و نه کتاب، آزمون دیگری بین دانش آموزان به عنوان پس آزمون اجرا شد. پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بر اساس میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون اندازهگیری شد. پس از تجزیه و تحلیل آماری داده ها ، با استفاده از روش تحلیلی آزمون دو زوجی (paired Sample t test ) نتایج نشان داد که ایجاد انگیزه میتواند روی بالا بردن میزان یادگیری درس زبان دانش آموزن مؤثر باشد.
/**/
1-۱ مقدمه:
همانگونه که بر همگان آشکار است حدود سی و چند سال است که کتاب زبان انگلیسی تغییر نیافته است و با وجود اینکه این کتاب بر اساس روش Audio-Lingual Method طراحی شده که براساس تکرار ،تمرین ،عدم ترجمه و تا حد ممکن عدم تدریس گرامر میباشد ولی در بسیاری از مدارس هنوز این کتاب به روش GTM که بر اساس ترجمه، حفظ و ارایه حفظیات است تدریس میشود و معلم حرف اول و آخر را می زند. پس جایگاهی برای اکتشاف، آزمون و خطا و ایجاد محیطی شاد برای ایجاد انگیزه و علاقه باقی نمیماند.
درواقع یادگیری یک زبان خارجی امریست که نیازمند وقت و تلاش فرد است اما با دانستن اینکه یادگیری پایدار و عمیق چگونه رخ میدهد و در چه شرایطی آسانتر اتفاق میافتد میتوان این امر را تسهیل نمود. از دیدگاه کرشن(۱۹۸۵) یادگیری می تواند تنها زمانی رخ دهد که شرایط ویژه خاصی وجود داشته باشد که این شرایط عبارتند از تفکر مثبت ، اعتماد به نفس ، پایین بودن اضطراب. زمانیکه این شرایط وجود داشته باشند و مواد آموزشی به دانش آموز ارائه شود دانش آموز از فیلتر های عاطفی می گذرد و میتواند از این مواد عملا استفاده کند. در همین رابطه، دیویس (۱۹۹۶) چگونگی اینکه دانش آموزان میتوانند یک زبانی را به شکل بهینه یاد بگیرند را به شکل زیر بیان می کند:
در یادگیری چگونگی استفاده از یک زبان ، دانش آموزان باید فعالانه در فرایند آموزش شرکت کنند . معلم زبان باید فرصت هایی را در محیط کلاس درس ایجاد کند که دانش آموزان زبان را بفهمند. با استفاده از استراتژی های متنوع در تدریس، دانش آموزان میتوانند با استفاده از روشهای فعال ،در بکار گیری زبان بهره ببرند و چگونگی کارکرد زبان و گرامر و ارتباط را فرا بگیرند.
دافی و لانگ (۲۰۰۳) در بررسی امر یادگیری به این نتیجه رسیدهاند که یادگیری فرایندی منحصر به فرد و فردی است که در این فرایند افراد توانایی ایجاد دانش ، تعمق بخشیدن به فهم موضوع و بنابراین مسئولیت پیشرفت خود را خود به عهده می گیرد.
در تعریفی اختصاصی تر، وانگر (۲۰۰۷) اظهار می کند که یادگیری تغییری نسبتاً دائمی در رفتار است که نتیجه تجربه فرد است.
در میان تمام عواملی که درپیشبرد یادگیری موثر اند انگیزه عامل بسیار مهمی برای یادگیری آکادمیک وموفقیت آمیز از کودکی تا بزرگسالی محسوب می شود (الیوت و دی وک ۲۰۰۵). و در همین راستا الیس (۱۹۹۴) در مقدمهای بر انگیزه چنین میگوید که انگیزه روی میزان پشتکار یادگیرنده برای یادگیری زبان خارجه، نوع رفتاری که اعمال می کند و نیز روی موفقیت او مؤثر است.
و اما در باره بررسی مسأله انگیزش ، جان مارشال ریو( ۲۰۰۵) چنین میگوید که بررسی انگیزش به فرایند هایی مربوط میشود که به رفتار انرژی و جهت می دهند. انرژی حاکی از آن است که رفتار نیرو دارد یعنی نسبتاً شدید و پایدار است و جهت حاکی از آن است که رفتار هدف دارد یعنی به نتیجه خاصی گرایش دارد. و فرایند هایی که رفتار را نیرومند و هدفدار میکنند از نیروهای درونی ومحیط ناشی می شوند. ریو و والکر (۱۹۹۷) هم روی این مطلب تأکید داشتهاند که انگیزه عاملی کلیدی در یادگیری فرایند زبان خارجی است. و اضافه نموده اند که دانش آموزانی که انگیزه بالایی دارند موفقیت بیشتری نسبت به دانش آموزانی دارند که حتی هوش بیشتر ولی انگیزه پایینتری دارند.و شالمن (۱۹۸۶) میگوید که یادگیری دانش آموزان خیلی راحت تر انجام می گیرد زمانیکه آنها انگیزه دارند.
مولان و لپر در باره نحوه ایجاد انگیزه در دانش آموزان به نکته مهمی اشاره دارند که در بحث ایجاد انگیزه در تدریس باید آنرا مد نظر قرار داد.آنها میگویند که کنجکاوی دانش آموزان زمانی بیدار میشود که سطح پیچیدگی اطلاعاتی که به دانش آموزان منتقل میشود در حد مطلوبی باشد(دسی و رایان ۱۹۸۵). در همین رابطه ا لیواین و متیونه (۲۰۰۶) اینگونه اظهار نظر میکنند که دانش آموزان با یک فعالیت یا مبحث درسی برای ارضای کنجکاوی خود نسبت به آن مسأله در گیر میشوند که این همان انگیزه درونی می باشد.این همان فعالیتهایی است که با سرگرمی و لذت همراهند و و دانش آموزان درواقع با میل و ارده خود به یادگیری آنها می پردازند.پس با توجه به مطالعاتی که تا کنون در این رابطه چه در ایران و چه در خارج از ایران صورت گرفته است، معلمان میتوانند با استفاده از روشهای مناسب جهت ایجاد علاقه و انگیزه، دانش آموزان را نسبت به اامر یادگیری ترغیب کنند.
با این وصف یک معلم باید در خلال عملیات تدریس از طریق ایجاد انگیزه چه از لحاظ درونی و چه بیرونی پشتیبان دانش آموزان باشد. پس یک معلم زبان خارجه باید سعی کند توانمندی ها، استعدادها و مشکلات یادگیری دانش آموزان را بداند و از طریق ایجاد انگیزه و علاقه بر همه آنها فائق بیاید.
حدود پنجاه سال پیش دو تفکر کاملاً متفاوت در میان روانشناسان رواج یافت: انگیزش درونی و بیرونی. گفته میشود که افراد به خاطر دلایل بیرونی مثل گرفتن جایزه، نمره، ستاره، احترام و تشویق در برابر دیگران اقدام به انجام رفتاری خاص می کنند. اینها انگیزش های بیرونی هستند چون با آن رفتار خاص هیچ ارتباطی ندارند. دسی ( ۱۹۷۵ ) انگیزش بیرونی را اینگونه تعریف میکند که انگیزش بیرونی به گونه های متفاوت رفتار برمیگردد که به عنوان وسیلهای برای رسیدن به هدف هستند و برای خود شخص نیستند.و از دیدگاه جان مارشال (۲۰۰۵ ) رویدادهای بیرونی مشوق های محیطی هستند که توانایی نیرومند کردن و هدایت کردن رفتار را دارند.
انگیزش افراد در امر تحصیل برای مثال ،پیشنهاد جایزه یا نمره برای انجام دادن کاری رفتار را نیرومند میکند و این مشوق در صورتی توانایی نیرومند و هدایت کردن رفتار را دارد که علامت دهد رفتار خاصی پیامدهای تقویت کننده یا تنبیه کننده به دنبال خواهد داشت.بنابراین مشوق ها قبل از رفتار واقع میشوند و فرد را به سمت رویدادهای بیرونی که تجربیات ناخوشایند را نوید میدهد دورمی کند (جان مارشال ۲۰۰۵ ). و درواقع انگیزش بیرونی بیانگر فعالیتی است که برای خود شخص است و لذت و رضایت از انجام آن عمل را در پی دارد (دسی ۱۹۷۵) .
در حالیکه (جان مارشال ۲۰۰۵ )در بحث انگیزش درونی اینگونه توضیح می دهد که نیازها، شرایط درونی فرد هستند که برای ادامه زندگی وکمک به رشد و بهزیستی ضروری هستند. شایستگی و تعلق پذیری دو نمونه از نیازهای روانشناختی هستند که از خواست خود (self ) برای تسلط بر محیط ناشی می شوند.برای مثال هنگامیکه دانش آموزان به کاری می پردازند برنامه یا هدفی در سر دارند و موفقیتها و شکست هایشان را به شیوه خاصی توجیه می کنند.
دسی و رایان (۱۹۸۵) ثابت کردند که انگیزش درونی ریشه در نیازهای درونی شایستگی و تصمیم خود فرد دارد. و در همین رابطه با انگیزه درونی و یادگیری، ریان و لاگودریا (۱۹۹۹) به این نتیجه رسیده اندکه انگیزش درونی برای یادگیری و سازگاری با محیط های آموزشی بسیار مهم است.
لپر و مودل (۱۹۸۹) برای بهره مندی بیشتر از انگیزه درونی ۴ عامل مهم را معرفی میکنند که معلم باید در فرایند تدریس خود آنها را مد نظر داشته باشد این چهار عامل عبارتند از: چالش، کنجکاوی، کنترل، و فانتزی.
واکل (۲۰۰۱) عوامل فوق را این گونه تفسیر میکند که:
چالش براساس تصوری است که دانش آموز احتمالاً از لحاظ درونی علاقمند به حل مسائل میشود و این زمانی است که:
۱ـ دانش آموزان خود با مسأله درگیر شوند
۲ـ این مسائل نه خیلی سخت و نه خیلی راحت باشند.
۳ـ دانش آموزان ساختار را در اختیار داشته باشند و با هر پیشرفتی تشویق شوند.
۴ـ دانش آموزان بعد از انجام این فعالیت احساس عزت نفس و توانمندی می کنند.
در رابطه با کنجکاوی نیز اشاره میکند که کنجکاوی باعث ایجاد انگیزه در دانش آموز میشود و این زمانی است که آنها در محیطی شناختی همراه با استفاده از تحریک حواس خود مطلبی را می آموزند.
وی در ارتباط با کنترل اینگونه میگوید که این اصطلاح به میزان کنترل دانش آموز از آنچه که انجام میدهد و چگونگی انجام دادن او بر می گردد. دانش آموزان زمانی احساس عمیق کنترل نسبت به مطلبی را دارند که خود سعی کنند آنرا انجام دهند و احساس کنند در انتخاب آزادند تا اینکه معلم مطلب را آماده به آنها تدریس کند.
و نکته آخر فانتزی است که به توانایی دانش آموز جهت استفاده از تصورات خود جهت تصویر سازی از حوادث وموقعیت هایی است که با اطلاعاتی که میآموزد مرتبتند و در عین حال نیاز های عاطفی اش را ارضاء می کنند.
عامل مهم دیگری که رافین (۱۹۹۶) بر آن تأکید دارد مسأله لذت بخشی است که توضیح می دهد دانش آموزان نیازمندند تا حس لذت بردن از فرایند یادگیری را در کلاس درس تجربه کنند به شرط آن که از درون انگیزش شوند.
اما در رابطه با ارتباط این دو انگیزه، کارمن و پیرس (۱۹۹۴) در مقالهای با عنوان بررسی تحقیقات آموزشی بیان کردهاند که پاداش در انگیزش بیرونی روی انگیزش درونی تأثیر گزار است. و نتیجهگیری کردهاند که به طور کلی پاداش ها انگیزش درونی را کاهش نمی دهند. و در پاسخ برخی که بر این عقیده بودند که انگیزههای بیرونی انگیزههای درونی را می کاهد، دسی ، کاستنر و رایان (۱۹۹۹) به این مطلب اشاره دارندکه انگیزه های بیرونی ـ بسته به میزان آن ها ـ عاملی منفی برای خاموش کردن انگیزههای درونی نیستند و نیز شرایطی وجود دارد که تحت آن پاداش های مادی انگیزه های درونی را نابود نمی کنند.
درواقع انگیزش به تعامل اجتماعی بین معلم ودانش آموز وابسته است. و برای ایجاد محیطی پویا برای یادگیری دانش آموزان با انگیزه بالا ضروری است.با توجه به تمام تحقیقاتی که در رابطه با انگیزه و میزان یادگیری دانش آموزان صورت گرفته است به نظر ارزنده است تا روی این زمینه تحقیقی عملی صورت گیرد تا میزان تأثیر این عامل شگرف روی یادگیری دانش آموزان بررسی شود. تحقیق حاضر تلاشی است جهت روشن کردن این مسأله که آیا ایجاد انگیزه روی یادگیری زبان انگلیسی دانش آموزان مؤثر است یا نه؟
/**/
2-1- بیان مسئله :
من دبیر زبان مدرسه راهنمایی دخترانه ام البنین در منطقه زاغه روستای پل هرو هستم. این مدرسه دارای 34دانش آموز دختر سال سوم راهنمایی است که در نوبت صبح مشغول تحصیل می باشند. اول مهر که در کلاس سال سوم راهنمایی (سوم A و سوم B) حاضر شدم، متوجه شدم که پایه درس زبان بیشترآنها ضعیف است. و دانش آموزان انگیزهای برای وقت گذاشتن و یادگیری عمیق ندارند و در بعضی موارد حتی به نمره ۱۰ راضی هستند و یادگیری زبان برای آنها امری سخت و طاقت فرسا می نمود. برای اطمینان از ضریب هوشی دانش آموزان تست ریون را که در مدرسه موجود بود با کمک مشاور مدرسه روی دانش آموزان اجرا کردیم که نتیجه آزمون این بود که بیشتر دانش آموزان ضریب هوشی متوسط و متوسط به بالا داشتند(ضمیمه 1). با توجه به نتیجه آزمون، از دانش آموزان خواستم نظرات خود را راجع به یادگیری درس زبان بنویسند. اکثراً نوشته بودند که این درس خیلی سخت است و آنها توانایی یادگیری آنرا ندارند و یا نمیتوانند این درس را بفهمند. ولی در پایان نوشتههای خود گفته بودند که خیلی دوست دارند این درس را خوب یاد بگیرند.
برداشت خودم این بود که اولاً دانش آموزان نتوانسته بودند ارتباط درستی با درس زبان برقرارکنند و دلیل دیگر را نحوه تدریس معلمان گذشته دیدم.
چون میدانستم با توجه به ضریب هوشی دانش آموزان و کاربردی بودن مطالب کتاب و تعداد دانش آموزان هر کلاس، میتوانم روی این دانش آموزان سرمایهگذاری نمایم، راه حل را در این دیدم که انگیزه دانش آموزان را نسبت به یادگیری این درس بالا ببرم. چون انسان با انگیزه غیرممکن را ممکن می کند. همانگونه که شالمن (۱۹۸۶) میگوید یادگیری دانش آموزان خیلی راحت تر انجام می گیرد زمانیکه آنها انگیزه دارند.یکی از راههای ایجاد انگیزه این بود که باید یادگیری این درس را به شکلی آسان میکردم تا یادگیری این درس لذت بخش می شد. پس برای نیل به این هدف باید روشهای متفاوت تدریس را روی دانش آموزان امتحان می کردم. چرا که تسهیل امر یادگیری میتوانست در دانش آموزان به نوعی ایجاد انگیزه درونی کند. برای بهره گیری از قدرت انگیزه بیرونی نیز، برای هر پیشرفت کوچکی تشویقی خاص و متنوع قرار دادم که از تشویق کلامی تا نمره ی ۲۰ برای پاسخ درست به سؤالات تا تقدیر نامه و تشکر از تلاش آنها جلوی تمام دانش آموزان مدرسه بهره گرفتم.که در بخش شرح روش تحقیق و روند اجراي آن به تفصیل به آن پرداخته شده است.
3-1- اهمیت و ضرورت مسئله:
اصولاً هر تحقیقی باید یاری گر مشکلی باشد که فرد در موقعیت خاص با آن روبروست. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا دانش آموزانی را که نسبت به یادگیری درس زبان انگلیسی بی علاقه و بی انگیزه اند و نسبت به یادگیری این درس احساس ضعف و ناتوانی میکنند را با ایجاد انگیزههای درونی و انگیزههای بیرونی ترغیب کند تا از ظرفیتهای ذهنی خود بیشترین استفاده را ببرند.
بدلیل اینکه درس زبان انگلیسی، مربوط به زبانی است که برای دانش آموز محسوس نیست و برقراری ارتباط با این درس چه از لحاط حروف، تلفظ، ساختار جمله بندی ها برای دانش آموز کمی سخت به نظر می رسد، برخی از دانش آموزان متوسط و بالا تر نیز در این درس احساس ضعف می کنند و متأسفانه اغلب معلمان سعی بر آن دارند تا فقط از طریق شیوه های سنتی آموزش که همان ارائه مطلب از طریق معلم و درخواست ارائه آن به شکل یک درس حفظی در جلسه بعد از دانش آموز است، به تدریس این درس بپردازند. این شیوه را میتوان با توجه به نتایجی که اکنون بعد از گذشت حدود سی سال از تدریس این کتاب از فارغ التحصیلان مقطع دبیرستان و راهنمایی میبینیم مردود بدانیم که از جمله این نتایج، می توان به موارد زیر اشاره نمود:
۱- دانش آموزان بندرت میتوانند مهارت تکلم به زبان انگلیسی را کسب کنند.
۲- بیشتر مطالبی را که در سال قبل آموزش دیده اند در سال جدید نمیتوانند به خاطر بیاورند و یا بکار ببرند.
۳- در بعضی از موارد حتی نمیتوانند متنی را به راحتی بخوانند و یا حتی ترجمه کنند.
۴- از یادگیری این درس احساس تنفر و عجز دارند.
تمام این خصوصیات را هر یک از ما کم و بیش در میان اطرافیان خود می بینیم. پس با توجه به شرایط موجود و کمی ها و کاستی های کتاب و تجهیزات مدارس آیا نمیتوان کاری کرد و تا حدی این مشکل را برطرف نمود.
برای حل این مشکل کمی به عقب برگردیم زمانی که خودمان زبان مادری خود را کسب کردیم. هیچکس به ما نگفت که این فعل است و آن فاعل جمله. بلکه از طریق تکرار، آزمون و خطا وحتی بازی، زبان مادری را آموختیم. پس به این نتیجه رسیدم که اگر آموزش زبان را با بازی و کار گروهی تلفیق کنم میتوانم دانش آموزان را نسبت به یادگیری این درس ترغیب کنم. همانگونه که کرشن (۱۹۸۷) در این باره میگوید که یادگیری یک فرایند آگاهانه است که در حین یادگیری، دانش آموزان از قواعد و اصول زبان آگاهانه واقفند در حالیکه درزمان اکتساب یک زبان روی فرایند ارتباط تمرکز دارند. و به شکل نا آگاهانه و با فرایند سرگرمی و بدور از تنش و اضطراب زبان را فرا می گیرند. که همه ما زبان مادری خود را اکتساب کردیم یاد نگرفتیم.
به نظر من اگردانش آموزان برای یادگیری زبان، از تعامل بین گروهی و روشهای فعال یادگیری که توسط معلم ارائه میشود (که همان آزمون و خطا، بارش فکری، تصویر سازی، استفاده از زبان از طریق جمله سازی و بازی با جملات) استفاده کنند میتوانند نسبت به این درس علاقمند و با انگیزه شوند.
4-1- اهداف تحقیق( اهداف كلي و اهداف اختصاصي طرح):
هدف کلی : در این پژوهش میخواهم به این پاسخ دست پیدا کنم که تا چه میزان ایجاد انگیزه میتواند در یادگیری درس زبان انگلیسی دانش آموزان دخترسال سوم راهنمایی مؤثر باشد؟
اهداف جزئی:
۱ـ آیا روشهای متفاوت و فعال تدریس میتوانند به عنوان عاملی جهت ایجاد انگیزه ی یادگیری درس زبان انگلیسی روی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی مؤثر باشند؟
۲ـ آیا بهره مندی از انگیزههای درونی و بیرونی میتواند به بالا بردن یادگیری درس زبان انگلیسی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی کمک کند؟
5-1 – سئوالها یا فرضیه هاي تحقیق
۱. ایجاد انگیزه در دانش آموزان هیچ تأثیری روی یادگیری درس زبان انگلیسی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی ندارد.
2- آیا ایجاد انگیزه (درونی و بیرونی) در دانش آموزان میتواند باعث بالا رفتن سطح یادگیری درس زبان انگلیسی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی شود؟
3- آیا اختلاف معنا داری در سطح یادگیری دانش آموزان قبل و بعد از اجرای طرح پژوهشی وجود دارد؟
6-1-تعيين متغير هاي تحقيق
متغیر مستقل : انگیزه
متغیروابسته: یادگیری درس زبان انگلیسی
7-1-تعريف نظري و عملي متغيرها
انگیزه: ویلیام و بردن (۱۹۹۷:۱۲۰) انگیزه را اینگونه تعریف کردهاند که حالتی شناختی و احساسی است. حالتی که فرد را به تصمیم گیری آگاهانه جهت انجام کاری سوق میدهد و او را برای فعالیتی جسمی یا فکری بر می انگیزاند. بنابراین تفکر و عمل همراه با پشتکار و اراده نتیجه ی آن چیزی می شوند که رفتار با انگیزه نام دارد.
گاردنر(1985:۱۱) هم انگیزه را به این شکل تعریف میکند که انگیزه تلفیقی از تلاش و خواست برای رسیدن به هدفی است که با نگرشی مطلوب نسبت به آن هدف انجام می پذیرد.
انگیزه بیرونی: به انجام فعالیتی بر میگردد که به منظور بدست آوردن نتیجه ای انجام می گیرد.انگیزه ی بیرونی از بیرون فرد سرچشمه می گیرد. تشویق حضار، میل به برنده شدن، و رقابت انگیزههای بیرونی محسوب می شوند.(دیوانی۲۰۱۳)
انگیزه درونی:گرایش درونی فرد برای انجام فعالیتی به خاطر علاقه، احساس چالشی که فعالیت خاصی را ایجاد میکند و به خاطر لذتی که از آن میبرد رفتار میکند این رفتار به صورت خودانگیخته روی می دهد. و در عمل به دنبال تمایلات و به خرج دادن تلاش لازم برای پرورش دادن مهارت ها و تواناییها ، انگیزش فطری را تأمین می کند.(جان مارشال ریو ۲۰۰۵)
8-1-شرح روش تحقیق و روند اجراي آن
همانگونه که در بخشهای قبلی پژوهش هم عنوان کردم یکی از راههای ایجاد علاقه و انگیزه در دانش آموزان نسبت به یادگیری درس زبان انگلیسی استفاده از روشهای فعال و خلاقانه در تدریس این درس می باشد. زیرا انسان با انگیزه و علاقه است که زندگی میکند. پس برای انجام هر کاری، علاقه و انگیزه (چه درونی و چه بیرونی) موتور حرکتی آن کار محسوب می شوند.
قبل از اجرای پژوهش حاضر ابتدا آزمون هوش ریون را از دانش آموزان گرفتم تا از ضریب هوشی دانش اموزان مطمئن شوم.
بعد از آن به دنبال دلیل ضعف دانش آموزان از خود آنها بودم. پس از آنها خواستم نظرات خود را راجع به درس زبان بنویسند. که طبق گفته ی خود آن ها، آن ها را مشتاق یادگیری یافتم. پس از دانش آموزان خواستم تا جاییکه تدریس کردم برای امتحان آماده شوند که از درس (۱ـ۲ـ۳) کتاب خود آنها بود.
جلسه بعد از پیش آزمون شروع به اجرای پزوهش خود نمودم. که تا پایان سال تحصیلی این روش ادامه پیدا کرد. من دو کلاس داشتم که هر دو با ضریب هوشی متوسط در درس زبان ضعیف بودند. پس همزمان پژوهش را در دو کلاس اجرا کردم. در اولین جلسه اجرای پژوهش ، برای دانش آموزان توضیح دادم که میخواهم نحوه تدریس خود را تغییر دهم و از آنها خواستم تا مرا یاری کنند. سپس چگونگی تدریس در کلاس، نحوه ی مرور و حل تمرینها را در منزل به شیوههای خاصی که در زیر آمده است برای آنها توضیح دادم که به شرح زیر کلاس جلسه بعد را آغاز کردم:
معمولاً برای اینکه از جو صرفاً تدریس علمی خارج شوم کلاس را با آیاتی چند از قرآن کریم آغاز می کنم. چرا که ذکر خداوند آرامش بخش دلها و برکت هر کاری است. و نیز زمانیکه دانش آموزان میبینند که دبیرشان به مسائل دینی اهمیت میدهد و برای آغاز کلاس خود از قرآن مدد می جوید خود نیز برای ترقی و بهره بیشتر نسبت به یادگیری خود از قرآن مدد خواهند جست. (ضمیمه ۲)
بعد از این مرحله، شروع میکنم با دانش آموزان احوالپرسی و پرسش از اینکه در طول این هفته چکار کردید؟ درس خواندید؟ و یا اینکه هفته خوبی داشتید یا نه؟ تعدادی از این سؤالات را به انگلیسی میپرسم تا به صورت امری تکراری برایشان ملکه شود. مثلاً ''? how is your life going on'' که دانش آموزان میتوانند به شکلهای متفاوتی پاسخ دهند که در جلسات قبل یاد گرفته اند. دانش آموزان از این کار لذت می برند. حدود ۲ تا ۳ دقیقه را به این امر اختصاص می دهم.
سپس، اگر جلسه گذشته تدریس کرده باشم سعی میکنم به اقتضای زمان ابتدا به صورت دستهجمعی یا فردی از مطالب قبلی از دانش آموزان سؤال کنم. و در این قسمت دانش آموزانی که پاسخ درست دهند نمره ۲۰ میگیرند. با این روش من دو هدف را دنبال می کنم. ۱ـ مروری مجدد بر مطالب تدریس شده قبل داشته باشم. ۲ـ اطمینان حاصل کنم که دانش آموزان مطلب قبلی را یاد گرفته اند. ۳- با این روش دانش آموزان متوجه میشوند که چون جلسه قبل از آنها سؤال شده احساس نکنند که این جلسه دیگراز آنها پرسشی نمیشود و هر جلسه باید آماده باشند. و این خود انگیزهای برای تلاش بیشتر است.
راه حل اول: تدریس گرامر
برای تدریس گرامرکه امری خشک و طاقت فرساست بهتر دیدم از روش ایفای نقش (role play) استفاده کنم. به این شکل که به جای گفتن گرامر و بعد حل تمرینها ، با ایفای نقش توسط خود دانش آموزان گرامر هردرس را تدریس کنم.برای انجام این کار برای هر درس بازی خاصی طراحی کردم . که در زیردو نمونه از آنها مطرح می گردد.
برای تدریس(do وdoes) از روش خاله بازی استفاده کردم . که به نوعی میتوان گفت از روش (jigsaw task ) بهره گرفته شده است. برای این کار، جلسه قبل از گروهها خواستم که هر گروهی سه تاج درست کنند و روی هر یک از آنها کلمات ( doو does) را بنویسند. وتعدادی هم گردنبند درست کنند و به هر گروهی کلمات خاصی دادم که شبیه گروههای دیگر نباشند. این کلمات عبارت بودند از (فاعل ، فعل).
مواد لازم برای تدریس :
1-.-۲ تاج که روی هر کدام کلمات( doو does) نوشته شده باشد.
2– ۴ گردنبند( که روی هرکدام یک فاعل ،یک فعل ( یک طرف کارت ساده ،یک طرف هم همراه با s) نوشته شده باشد)
نحوه تدریس:
برای شروع تدریس ابتدا سعی کردم کنجکاوی دانش آموزان را از طریق یافتن تفاوتها که همان روش اکتشافی( exploration)بود برانگیزم. به این صورت که دو جمله روی تابلو نوشتم.
( I play football every day )
(He plays football every day).
در این مرحله از دانش آموزان خواستم تفاوت این دو جمله را پیدا کنند.جمله دیگری را هم به همین صورت مقایسهای نوشتم. ( حتی دانش آموزان ضعیفتر هم خود را میکشند تا این تفاوتها را بگویند). سپس وقتی مطمئن شدم که این تفاوت برای آنها ملموس است برای ارزشیابی از یادگیری آنها جملهای به عمد اشتباه نوشتم و از آنها خواستم ایراد این جمله را پیدا کنند. تعدادی پاسخ درست میدهند دوباره جمله اشتباه نوشتم و این بار تعداد بیشتری پاسخ درست را ارائه می دهند. در این مرحله از چهار نفر از دانش آموزان خواستم برای کمک به من پایین کلاس بیایند. از یکی از دانش آموزان خواستم نقش مادر ، دیگری پدر، یکی خواهر و دیگری نقش برادر خانواده را بازی کند.و گردنبند ها به گردن آنها آویخته می شود. ( فاعل را به مادر خانواده دادم فعل را به پدر ، مفعول را به خواهر و زمان را به پسر خانواده دادم) از دانش آموزان خواستم روی کارت ها را بخوانند. سپس از دانش آموز دیگری خواستم نقش مغازه دار را به عهده بگیرد. و برای مرحله تاج گذاری دو نفر از دانش آموزان دیگر هم نیاز هستند. در این مرحله به آن گروه از دانش آموزان که در قسمت مغازه ایفای نقش میکنند توضیخ دادم که تاج (do ) را به آن کسی بدهند که روی گردنبندش فعل ساده وجود دارد و کلمه (does ) را به کسی بدهند که فعل او (s) دارد. و این مطلب مهم را به خریدار باید گوشزد کردم. این گروه باید این مسئله را به خوبی متوجه شوند. و به گروه دوم هم توضیح دادم که پسر خانواده بگوید که پدر خانه ی مان را سؤالی کنیم. علامت سؤال بخر. و پدر هم برای خرید به مغازه برود و به فروشنده بگوید که من (s) دارم برای سؤالی کردن خانهام چه میتوانم بردارم من فقیر و ساده هستم آیا میتوانم برای سؤالی کردن خانهام چیزی بردارم؟ درواقع هر گروهی نیمی از نقش را میدانند و بعد از بازی کل نقش ایفا می شود. (ضمیمه ۳)
جمله دیگری به دانش آموزان دادم تا آنرا سؤالی کنند. بعد به کل گروهها تاج و گردنبند داشتند خواستم جملهای بسازند و بعد آنرا سؤالی کنند. به همان روش. در این مرحله تمام دانش آموزان را رصد کردم وتوضیحات لازم را دادم( در صورت نیاز). برای ارزشیابی پایانی چند جمله نوشتم تا دانش آموزان آنها را سؤالی کنند. مرحله سخت به پایان می رسد. حال جملهای سؤالی داریم که می خواهیم به آن پاسخ دهیم.
برای این مرحله کمی به عقب بر می گردم. به این شکل که یادتان هست برای پاسخ دادن به سؤالات جای فعل و فاعل را با هم عوض می کردیم؟ ( درست مثل کف دستمان. وقتی جای دو دست را با هم عوض میکنیم برای همه سؤال میشود که این شخص چرا این کار را میکند و برای رفع سؤال دستانمان را به حالت اول بر می گردانیم). برای پاسخ کوتاه به همان روش دستمان عمل می کنیم. .
ولی برای پاسخ بلند باز از تعدادی از دانش آموزان خواسته می شود برای اجرای نقش پایین کلاس بیایند. در این مرحله باز پسر خانواده میخواهد پدر علامت سؤال را بفروشیم. و پدر علامت سؤال را به مغازه میبرد اما مغازه دار میگوید من برای دادن علامت سؤال به شما یک چیز دیگر هم داده بودم آنرا بیاور تا هم نقطه و هم پول شما را به شما پس بدم. و تاج را پدر به مغازه دار میدهد و اگر (s) را به مغازه دار داده بود آنرا پس می گیرد.چند بار این عمل روی جملات متفاوت انجام می گیرد. و این بار نوبت کل کلاس است که این نقش را ایفا کنند. و برای ارزشیابی پایانی جملاتی به دانش آموزان داده میشود تا هم آنها را سؤالی و هم به آنها پاسخ کوتاه و بلند دهند. جالب اینکه حتی دانش آموزان میتوانند با دانش خود جملات جدید بسازند و سؤالی کنند.
در مرحله بعد، تمرین تمام این جملات روی قسمت (pattern و drills) اجرا می شود. و بعد از اتمام فرایند آموزش، برای تشویق دانش آموزان و احساس پیروزمندی در آنها، دانش آموزان را به صرف یک وعده میوه یا شکلات دعوت می کنم. با این کار احساس لذت بردن در کلاس درس زبان برای آنها شیرینتر می شود. و همین برنامه انگیزهای برای فعالیت بیشتر دانش آموزان برای جلب رضایت معلم می باشد. چون میدانند اگر معلم از فعالیت آنها راضی باشد آنها به خوردن شکلات یا میوه در کلاس دعوت می شوند که برای آنها بسیار لذتبخش است.(ضمیمه ۴ )
/**/
راه حل دوم: تدریس Reading
تدریس خواندن، آخرین مهارت در هر درس می باشد. پس دانش آموزان هم با معنای لغات جدید درس و هم با دستور زبان آشنایی پیدا کرده اند. پس فرصت بسیار مناسبی است تا دانش آموزان را با دانش خود مستقل گذارده تا عملاً دانش خود را در این مرحله به نمایش بگذارند. در این مرحله از روش task-based condition استفاده کردم. که یکی از زیر مجموعه های این روش تدریس روش jigsaw task میباشد که از آن برای تدریس خواندن بهره بردم. که به شرح ذیل ارائه می کنم:
مرحله پیش از خواندن:
ابتدا برای آشنایی با کل متن از دانش أموزان میخواهم تا هر آنچه را که در تصویر متن میبینند را به انگلیسی بیان کنند که یا به صورت جمله است یا کلمه. که هر دانش آموز بعد از همکاری مورد تشویق همکلاسی های خود قرار می گیرد.
مرحله خواندن:
دراین مرحله، متن را به تعداد گروههای دانش آموزان تقسیم می کنم. سپس دقایقی به دانش آموزان وقت می دهم تا به صورت گروهی روی قسمت متن خود کار کنند. بعد از اتمام کار دانش آموزان، از هر گروهی می خواهم تا یک نفر را خود برای ارائه نتایج کار گروهی خود معرفی کنند. سپس فرد منتخب متن را خوانده و معنای آنرا بیان می کند. از دانش آموزان دیگر می خواهم تا نقادانه به این فرد گوش کنند و در صورت وجود خطا او را اصلاح کنند. و اگر دانش آموزان قسمتی را درست مطرح نکنند در نهایت او را اصلاح می کنم.بعد از خواندن متن فرد چه صحیح ارائه داده باشد چه ایراد داشته باشد مورد تشویق قرار می گیرد. و وقتی آخرین گروه متن خود را ارائه می دهند. متن کامل می شود. این امر باعث میشود که هم اعتماد به نفس دانش آموزان برای پایین کلاس آمدن بالا برود چون برای وجود خطادر ارائه مطلب مورد سرزنش قرار نمیگیرند و در هرصورت تشویق میشوند. و مورد دیگر به خاطر اینکه از دوستان خود ایراد بگیرند خوب گوش میکنند و درواقع مهارت listening خود را نا آگاهانه تقویت می کنند.. و نکته بسیار مهم در این مرحله آن است که اگر دانش آموزی قسمتی را متوجه نشود یا به درستی نشنود میتواند از دانش آموزان دیگر بخواهد دوباره مطلب را تکرارکنند و هم نقایص نحوه بیان او را آزادانه و بدون ترس برطرف کنند.
مرحله بعد ازخواندن:
و حال نوبت به سؤالات متن می رسد. مسابقهای بین دانش آموزان برگزار میشود که دقایقی به گروهها فرصت داده میشود تا به سؤالات پاسخ دهند و هر گروهی که سریعتر و صحیح تر پاسخ داد مورد تشویق دیگر گروهها قرار می گیرد. و نیز از افراد همان گروه فردی انتخاب میشود تا پایین تابلو پاسخها را بنویسد. گاهی دانش آموزان پاسخها را در منزل می نویسند. مهم نیست فقط باید بتوانند پاسخها را توجیح کنند.
در نهایت دروس (-۷-۸-۹) را از دانش آموزان به عنوان پس آزمون امتحان گرفتم تا نتیجه بدست آمده را که در ضمیمه (۵) آمده است را بررسی کنم که آیا بین نمرات دانش آموزان قبل وبعد از اجرای طرح پژوهشی اختلاف معنا داری وجود دارد یا نه؟ برای این کار از روش تحلیل آماری Paired sample T-test استفاده کردم.
9-1 ابزارهای اندازهگیری
۱- آزمون ریون
۲- پیش آزمون(نمرات آزمون درس۳-۲ -۱ کتاب سال سوم راهنمایی و پس آزمون (نمرات درس ۷ -۸- ۹)
10-1-جامعه مورد بررسي، روش نمونه گيري و حجم نمونه:
الف. جامعه: دانش آموزان دخترسال سوم مدرسه راهنمایی ام البنین شهرستان زاغه روستای پل هرو جامعه پژوهش حاضر را تشکیل میدهند که دانش آموزان سال تحصیلی ۹۱-۹۲ خودم بودند. رده سنی آنها ۱۳ -۱۴ ساله می باشد.
ب.حجم نمونه: تعداد ۳۴ نفر دانش آموز دختر سال سوم راهنمایی
ج.روش نمونه گيري: برای انجام پژوهش حاضر از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای یا طبقه بندی شده استفاده نمودم زیرا زیر گروه ها با همان نسبتی که در جامعه وجود دارند به عنوان نماینده جامعه در نمونه نیز حضور دارند. این نوع نمونه گیری وقتی بکار می رود که جامعه دارای ساخت همگن و متجانس نیست.و دانش آموزان کلاس من نیز (عالی، متوسط و ضعیف) بودند.
11-1- شیوههای تحلیل اطلاعات:
/**/
قبل از اجرای طرح پژوهشی، برای اطمینان از بهره هوشی دانش آموزان ، با کمک و همکاری مدیر مجتمع خانم اکرم دالوند و مشاوره مدرسه خانم بهمن نژاد، آزمون ریون برگزار گردید که نتیجه آزمون به صورت تحلیلی در جدول ۱-۱۱-۱ و با نمایش بر روی نمودار ۱-۱۱-۱ ارائه شده است.
جدول ۱-۱۱-۱ نتیجه آزمون ریون دانش آموزان سال سوم راهنمایی
معادل هوشبری
طبقه بندی از لحاظ هوشی
تعداد
درصد جمعیت
149 و بیشتر
حدود نابغه
148_125
بسیار ممتاز
124-113
ممتاز
7
0.20
89-112
متوسط
24
0.70
77-88
پایینتر از متوسط
3
0.08
که نتیجه فوق به صورت نمودار در ذیل آمده است.
/**/
همانگونه که در جدول فوق آمده است ۷۰٪ دانش آموزان از بهره هوشی متوسط ۲۰٪ ممتاز و ۸٪ نیز پایینتر از حد متوسط می باشند.
/**/
٪ دانش اموزان دارای معادل هوشبر ۸۹ـ۱۱۲ میباشند که دارای ضریب هوشی متوسط، ۲۰٪ دانش آموزان دارای معادل هوشبر ۱۲۴-۱۱۳ که دارای ضریب هوشی ممتاز و۸٪ دانش آموزان دارای معادل هوشبر۷۷ـ۸۸ که دارای ضریب هوشی پایینتر از حد متوسط هستند. پس میتوان نتیجه گرفت که دانش آموزانی که دارای ضریب هوشی متوسط و بالاتر از متوسط هستند توان یادگیری در حد مطلوبی را دارند.
برنامه آماری SPSS نسخه ۱۸. برای محاسبه تجزیه و تحلیل آماری این پژوهش استفاده شده است. با توجه به نمرات دانش آموزان قبل از اجرای طرح و بعد از آن (ضمیمه (۵)، میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون دانش آموزان سال سوم راهنمایی برای این تحلیل آماری محاسبه شده است.
نتیجه عملکرد دانش آموزان در پیش آزمون و پس آزمون در جدول ۱-۱۱-۲ آمده است.
جدول ۱-۱۱-۲ تحلیل آماری پیش آزمون و پس آزمون
Std. Deviation
N
Minimum
Maximum
Mean
Std. Deviation
نمره دانش آموزان در پیش آزمون
34
7.00
20.00
12.3824
3.13354
نمره دانش آموزان در پس آزمون
34
10.00
20.00
17.0000
2.49848
34
با توجه به نتایج جدول بالا، میانگین نمرات دانش آموزان قبل از اجرای پزوهش /**/
(M =12.3824, SD = 3.13354) بوده است. که حداقل نمره ۷ و حد اکثر نمره ۲۰ بوده است.
میانگین نمرات دانش آموزان بعد از اجرای پژوهش (M =17.0000, SD = 2.49848) بوده است. که حداقل نمره ۱۰ و حد اکثر نمره ۲۰ بوده است. در ظاهر هم میانگین نمرات دانش اموزان در پس آزمون(۱۷) بالاتر از نمرات انها در پیش آزمون(۱۲) است. اما برای اینکه تعیین کنیم آیا اختلاف بین عملکرد دانش آموزان قبل و بعد از اجرای پژوهش معنا دار بوده است یا نه، از آزمون میانگین زوجی (paired Sample t test ) برای مقایسه و تحلیل میانگین نمرات دانش آموزان استفاده کردم. جدول۱-۱۱-۳ نتیجه مقایسه عملکرد دانش آموزان را در دو دوره پیش و پس آزمون نشان می دهد.
جدول۱-۱۱-۳ ارتباط میانگیم زوجی
N
Correlation
Sig
نمرات دانش آموزان (پیش و پس آزمون.
34
.728
.000
جدول فوق، ارتباط بین عملکرد دانش آموزان را در پیش و پس آزمون نشان می دهد. که این ارتباط بین دو آزمون 728. است. بنابراین باید از آزمون میانگین زوجی برای بررسی میزان اختلاف استفاده کرد.
جدول۱-۱۱-۴ تحلیل آزمون میانگین زوجی نمرات دانش آموزان در پیش و پس آزمون
Paired differences
95% Confidence Interval of the Difference
mean
Std. Deviation
Std.Error Mean
lower
upper
t
df
Sig (2-tailed)
نمرات دانش آموزان (پیش و پس آزمون)
-4.61765
2.16045
.37051
-5.37146
-3.86383
-12.463
33
.000
بر اساس نتیجه بدست آمده از جدول فوق، اختلاف بین نمرات دانش آموزان قبل از اجرای طرح و بعد از آن (t = -12, p=0.000>0.05 ) وجود دارد. به عبارت دیگر اختلاف معناداری بین نحوه عملکرد دانش اموزان قبل از اجرای طرح و بعد از آن وجود دارد. که میتوان نتیجه گرفت ایجاد انگیزه در دانش آموزان سال سوم راهنمایی روی بالا بردن یادگیری دانش آموزان بسیار مؤثر است
/**/
میتوان اینگونه نتیجهگیری نمود که وجود انگیزه و علاقه برای یادگیری درس زبان انگلیسی ضروری می باشد.
12-1 ـ بحث و نتیجهگیری
انگیزه به عنوان عاملی مهم در یادگیری محسوب می شود. چرا که بهانه ادامه حیات در زندگی بشر و تلاش او برای پیشرفت بیشتر، مرهون تأثیر شگرف انگیزه در انسان است. پس با تکیه بر این عامل مهم ، میتوان به این نتیجه رسید که ایجاد انگیزه میتواند راهکار مناسبی برای حل مشکل یادگیری زبان انگلیسی در میان دانش آموزان باشد. و در میان تمام عواملی که باعث ایجاد انگیزه در یادگیری یک زبان خارجه میشود معلمان به عنوان مهمترین تعیین کنندگان انگیزه یادگیری زبان خارجه محسوب می شوند (دورنیه ۱۹۹۴).
بنابراین تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر نقش ایجاد انگیزه بر یادگیری درس زبان انگلیسی دانش اموزان دختر سال سوم راهنمایی انجام گرفته است. نتایج این پژوهش، استفاده از روشهای متفاوت ایجاد انگیزه (درونی و بیرونی) را روی یادگیری درس زبان دانش آموزان تأیید می کند.به عبارت دیگر، تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد که ایجاد انگیزه روی یادگیری درس زبان دانش آموزان نتیجه مثبت معناداری را دارد. دلایلی که یافته های این پژوهش را آشکارتر میسازد به طور خلاصه در ذیل آمده است:
۱-پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا مشخص کند که آیا بکارگیری روشهای متفاوت تدریس میتواند روی ایجاد انگیزه دانش اموزان در یادگیری درس زبان انگلیسی مؤثر باشد یا نه؟ که نتایج پژوهش نشان میدهد که دانش آموزان بعد از اجرای پژوهش عملکرد بهتری نسبت به قبل از اجرای پژوهش داشته اند. که طی این پژوهش، یکی از فعالیتهای کلاسی که برپایه ی ایجاد انگیزه در فرایند آموزش و یادگیری درس زبان طراحی شده بود، آن است که دانش آموزان را با شیوه های مناسب تدریس نسبت به درس زبان علاقمند نماید و نسبت به یادگیری این درس باانگیزه کند. که برای نیل به این هدف می توان به دانش آموزان اجازه داد تا در فعالیتهای کلاس ( تدریس، انتخاب بهترین روش تدریس(از طریق واکنش آنها در حین فرایند تدریس)، حل تمرینها به شکل گروهی، و غیره) شرکت کنند. چنین فعالیتهایی میتوانند فرایند یادگیری دانش آموزان را تسهیل کنند که به نوعی انگیزه درونی محسوب می شوند.
همگان معتقدند که هر کاری اصول و چارچوب خاصی دارد که زمانی که این چارچوب و اصول فراگرفته شد روند تکمیلی کار راحتتر ادامه پیدا می کند. پس زمانیکه دانش آموزان خود نتیجه را بدست آوردند و افتخار حل مسأله نصیب خود آنها شد مطلب را مال خود میدانند و در فرایند حل تمرین با علاقه بیشتری پیش می روند.
یکی از راههایی که دانش آموزان را نسبت به درس علاقمند می نماید و ایجاد انگیزه می کند، روش بازی محوری است.چون در این روش دانش آموز به جای اینکه به قواعد خشک مطلب درسی توجه کند به دنبال آن است که نقش خود را در بازی یادگیری به نحو احسنت ایفا کند. درواقع دانش آموز مطلب درسی را لمس می کند.
روش دیگر که در این تحقیق به کار رفته کار گروهی(jigsaw-task) است. که در این روش دانش آموز ضعیف در کنار دانش آموز قویتر قرار گیرند و نتیجه کار حاصل از همکاری هر دو می باشد. پس میتوان گفت که این دو گروه سعی در انجام صحیح کاری دارند که آنرا مال خود میدانند و نسبت به آن نمیتوانند بیتفاوت باشند و نیز در پی فرگیری آن هستند. زیرا به صورت تصادفی یک نفر برای ارائه کار گروهی برای جلوی کلاس فرا خوانده می شود. و نیز برایند دیگر این روش آن است که تشویق یک نفر به منزله تشویق کل گروه می باشد. و نکته مهم دیگری که در این روش بدست میآید این است که دانش آموزان در کنار هم احساس راحتی بیشتر میکنند و در نتیجه راحتتر با هم کنار میآیند و بدون اضطراب و استرس مشغول فعالیت می شوند. پس در محیطی کاملاً دوستانه بدون وجود کنترل کننده ای قدرتمند که میتواند با کوچکترین بی توجهی تنبیه به همراه داشته باشد مشغول تمرین موادی است که قبلاً با آنها آشنا شده است.
روش بکار گرفته دیگر، روش بارش فکری است. که از دانش آموز زرنگ تا ضعیف همه میتوانند ابراز وجود کنند و درست و غلط بودن پاسخ آنچنان تأثیری در نتیجه ندارد. در این روش خیلی از دانش آموزان فراموش میکنند که حضوری اضافه و ملال انگیز در کلاس دارند. و همین شرکت کردن خود باعث ایجاد انگیزه برای تلاش بیشتر می شود. همه میتوانند خلاقیت کنند میتوانند اشتباه کنند میتوانند جملات خندهدار بسازند و از این جملات خندهدار لذت ببرند و یاد بگیرند.
روش دیگری که مهم به نظر میرسد روش تصویر سازی است. بیشتر متفکران و صاحبنظران در زمینه یادگیری معتقدندکه یادگیری زمانی راحتتر صورت میگیرد که با دانش قبلی فرد تلفیق شود و ارتباط پیدا کند. در روش تصویر سازی که میتواند به شکل جمله سازی باشد (جمله های فانتزی و بامزه) ـ در قسمت اجرای پژوهش مفصل به آن پرداخته شده است ـ. در این شیوه، کلمهای را که دانش آموز یاد میگیرد هیچگاه فراموش نمیکند چون کلمه را با ساختاری فانتزی در ذهن ساخته است که به محظ دیدن کلمه، ساختار و بعد از آن معنای کلمه به ذهن دانش آموز وارد می شود. بدون اینکه مسأله یادگیری از طریق تکرار و حفظ در میان باشد.
تمام اقدامات فوق، راهکارهایی جهت ایجاد انگیزه درونی در دانش آموز است. که فرایند یادگیری درس زبان را در دانش آموزان به شکل معناداری بالا می برد.
۲-پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش ایجاد انگیزه روی یادگیری درس زبان دانش آموزان است. که نتیجه حاصل از این تحقیق نشان میدهد که ایجاد انگیزه، فرایند یادگیری دانش آموزان را تسهیل می کند. زیرا در این روش، فرصت های استثنایی برای مطرح شدن دانش آموزان در کلاس، با تشویق شدن برای کوچکترین و کمترین عمل مثبت یادگیری، حضور مثبت و فعال در کلاس (با همیاری و همفکری کل گروه برای حل مساله)، تقدیر شدن در مقابل کل دانش آموزان مدرسه برای انجام عملی خاص( هر دانش آموزی با توجه به میزان یادگیری خود)را فراهم می کند.که در این روش، تشویق و جایزه(انگیزه بیرونی ) است. بسیاری از دانش آموزان برای گرفتن جایزه یا تشویق و یا حتی مقبولیت در میان دوستان خود حاضرند سخت ترین کارها را انجام دهند. بهخصوص، دانش آموزانی که از درون برای یادگیری مطالب انگیزهای ندارند باید ابتدا می توان آنها را با جایزه( تشویق، هدیه، کارت و غیره) برای انجام فعالیت خاص برانگیزاند. بعد از لذت بردن از نتیجه کار خود، میتوانند این تفکر را در ناخودآگاه ذهن خود بسازند که من می توانم. چیزی که تمام ما بدنبال آن هستیم تا نسلی توانمند تربیت کنیم
/**/
۱۳-۱- فهرست منابع:
انگیزش وهیجان، مؤلف جان مارشال ریو ، مترجم: یحیی سیدمحمدی ۱۳۸۵
Caremon, J., & Pierce, W.D. (1994). Reinforcement, reward, and intrinsic Motivation: Protest and accusation do not alter the result. Review of Educational Research, 66. 39-52.
Crookes, G. & Schmidt, R.(1991). Motivation: Reopening the Research Agenda. Language Learning 41, 469-512
Davies, C.(1996). What is English Teaching? English, Language, and Education Series. Open University Press. Great Britain: Biddles Ltd, Guildford and Kings Lynn
Deci, E. L., & Ryan, R. M. (1985). Intrinsic motivation and self- determination in human behavior. New York: Plenum. Deci, E.L. (1975). Intrinsic motivation. New York: Plenum Press.
Dewani, V. Motivation. slideshare. Retrieved 22 March 2013.
Dörnyei, Z. (1994). Motivation and motivating in the foreign language Classroom‟, Modern Language Journal, 78 (3), 273-284.
Elliot, A.I., & Dweck, C.s., (2005). Handbook of competence and Motivation. Newyork : Guildford Press.
Ellis, R. (1994). The study of second language acquisition. New York: Oxford University Press.
Gardner, R.C. (1985). Social Psychology in Second Language Learning. Edward Arnold Ltd, London, Great Britain.
Gottfried, A.W. (1985). Measures of socioeconomic status in child development research: Data and recommendations. Merrill-Palmer Quarterly, 31, 85–92.
Harter, S. (1981). A new self-report Scale of Intrinsic versus Extrinsic Orientation in the Classroom: Motivational and informational components. Developmental Psychology, 17, 300-312.
Krashen, S. (1985). The Input Hypothesis: Issues and Implications. New York: Longman.
Lepper M, Hodell M.( 1989) Intrinsic motivation in the classroom. In: Ames C, Ames R, Eds. Research on motivation in education: goals and cognitions. San Diego: Academic Press.
Raffini JP. (1996).150 ways to increase intrinsic motivation in the class-room. Needham Heights, Massachusetts: Allyn and Bacon.
Reece, I & Walker, S.(1997). Teaching, Training and Learning. A Practical Guide (Third Ed.). Great Britain: Business Education Publishers Limited.
Ryan, R. M., & La Guardia, F. Cy. (1999). Achievement motivation within a pressured society: intrinsic and extrinsic motivations to learn and the politics of school reform. In T. C. urdan (Ed.), Advances in motivation and achievement: The role of context(Vol. i 1, pp. 45-85). Greenwich, C'l'JAI Press.
Shulman, L.(1986). Paradigms and Research Progra mmes in the Study of Teaching’. In M. Wittrock (ed.). Handbook of Research on Teaching, London: Mcmillan. Vockell E. Educational psychology: a practical approach. [e-book] 2001 [cited 2006 Dec 04]; Available from: http://education. calumet.purdue.edu/vockell/EdPsyBook
Williams, M., and Burden, R. (1997). Psychology for Language Teachers. Cambridge University Press..
. . /**/
/**/
بسم الله الرحمن
الرحیم
بررسی تأثیر ایجاد انگیزه روی یادگیری درس زبان انگلیسی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی روستای پل هرو منطقه زاغه
نویسنده: فاطمه سلاطی
آموزش و پرورش منطقه زاغه
سال تحصیلی ۹۱-۹۲
/**/
چکیده
پژوهش حاضر، تلاشی است که در راستای بررسی تأثیر ایجاد انگیزه روی یادگیری درس زبان دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی در سال تحصیلی ۹۱-۹۲ انجام گرفته است. به همین منظور تعداد ۳۴ نفر دانش آموز دختر سال سوم راهنمایی ، از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای یا طبقه بندی شده به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. سپس برای تعیین ضریب هوشی دانش آموزان ـ با کمک مشاور مدرسه ـ تست ریون روی دانش آموزان اجرا گردید.بعد از این مرحله، قبل از اجرای پژوهش، از دروس اول ، دوم و سوم کتاب سال سوم راهنمایی، آزمونی به عنوان پیش آزمون برگزار گردید و بعد از اجرای پژوهش نیز از دروس هفت،هشت و نه کتاب، آزمون دیگری بین دانش آموزان به عنوان پس آزمون اجرا شد. پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بر اساس میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون اندازهگیری شد. پس از تجزیه و تحلیل آماری داده ها ، با استفاده از روش تحلیلی آزمون دو زوجی (paired Sample t test ) نتایج نشان داد که ایجاد انگیزه میتواند روی بالا بردن میزان یادگیری درس زبان دانش آموزن مؤثر باشد.
/**/
1-۱ مقدمه:
همانگونه که بر همگان آشکار است حدود سی و چند سال است که کتاب زبان انگلیسی تغییر نیافته است و با وجود اینکه این کتاب بر اساس روش Audio-Lingual Method طراحی شده که براساس تکرار ،تمرین ،عدم ترجمه و تا حد ممکن عدم تدریس گرامر میباشد ولی در بسیاری از مدارس هنوز این کتاب به روش GTM که بر اساس ترجمه، حفظ و ارایه حفظیات است تدریس میشود و معلم حرف اول و آخر را می زند. پس جایگاهی برای اکتشاف، آزمون و خطا و ایجاد محیطی شاد برای ایجاد انگیزه و علاقه باقی نمیماند.
درواقع یادگیری یک زبان خارجی امریست که نیازمند وقت و تلاش فرد است اما با دانستن اینکه یادگیری پایدار و عمیق چگونه رخ میدهد و در چه شرایطی آسانتر اتفاق میافتد میتوان این امر را تسهیل نمود. از دیدگاه کرشن(۱۹۸۵) یادگیری می تواند تنها زمانی رخ دهد که شرایط ویژه خاصی وجود داشته باشد که این شرایط عبارتند از تفکر مثبت ، اعتماد به نفس ، پایین بودن اضطراب. زمانیکه این شرایط وجود داشته باشند و مواد آموزشی به دانش آموز ارائه شود دانش آموز از فیلتر های عاطفی می گذرد و میتواند از این مواد عملا استفاده کند. در همین رابطه، دیویس (۱۹۹۶) چگونگی اینکه دانش آموزان میتوانند یک زبانی را به شکل بهینه یاد بگیرند را به شکل زیر بیان می کند:
در یادگیری چگونگی استفاده از یک زبان ، دانش آموزان باید فعالانه در فرایند آموزش شرکت کنند . معلم زبان باید فرصت هایی را در محیط کلاس درس ایجاد کند که دانش آموزان زبان را بفهمند. با استفاده از استراتژی های متنوع در تدریس، دانش آموزان میتوانند با استفاده از روشهای فعال ،در بکار گیری زبان بهره ببرند و چگونگی کارکرد زبان و گرامر و ارتباط را فرا بگیرند.
دافی و لانگ (۲۰۰۳) در بررسی امر یادگیری به این نتیجه رسیدهاند که یادگیری فرایندی منحصر به فرد و فردی است که در این فرایند افراد توانایی ایجاد دانش ، تعمق بخشیدن به فهم موضوع و بنابراین مسئولیت پیشرفت خود را خود به عهده می گیرد.
در تعریفی اختصاصی تر، وانگر (۲۰۰۷) اظهار می کند که یادگیری تغییری نسبتاً دائمی در رفتار است که نتیجه تجربه فرد است.
در میان تمام عواملی که درپیشبرد یادگیری موثر اند انگیزه عامل بسیار مهمی برای یادگیری آکادمیک وموفقیت آمیز از کودکی تا بزرگسالی محسوب می شود (الیوت و دی وک ۲۰۰۵). و در همین راستا الیس (۱۹۹۴) در مقدمهای بر انگیزه چنین میگوید که انگیزه روی میزان پشتکار یادگیرنده برای یادگیری زبان خارجه، نوع رفتاری که اعمال می کند و نیز روی موفقیت او مؤثر است.
و اما در باره بررسی مسأله انگیزش ، جان مارشال ریو( ۲۰۰۵) چنین میگوید که بررسی انگیزش به فرایند هایی مربوط میشود که به رفتار انرژی و جهت می دهند. انرژی حاکی از آن است که رفتار نیرو دارد یعنی نسبتاً شدید و پایدار است و جهت حاکی از آن است که رفتار هدف دارد یعنی به نتیجه خاصی گرایش دارد. و فرایند هایی که رفتار را نیرومند و هدفدار میکنند از نیروهای درونی ومحیط ناشی می شوند. ریو و والکر (۱۹۹۷) هم روی این مطلب تأکید داشتهاند که انگیزه عاملی کلیدی در یادگیری فرایند زبان خارجی است. و اضافه نموده اند که دانش آموزانی که انگیزه بالایی دارند موفقیت بیشتری نسبت به دانش آموزانی دارند که حتی هوش بیشتر ولی انگیزه پایینتری دارند.و شالمن (۱۹۸۶) میگوید که یادگیری دانش آموزان خیلی راحت تر انجام می گیرد زمانیکه آنها انگیزه دارند.
مولان و لپر در باره نحوه ایجاد انگیزه در دانش آموزان به نکته مهمی اشاره دارند که در بحث ایجاد انگیزه در تدریس باید آنرا مد نظر قرار داد.آنها میگویند که کنجکاوی دانش آموزان زمانی بیدار میشود که سطح پیچیدگی اطلاعاتی که به دانش آموزان منتقل میشود در حد مطلوبی باشد(دسی و رایان ۱۹۸۵). در همین رابطه ا لیواین و متیونه (۲۰۰۶) اینگونه اظهار نظر میکنند که دانش آموزان با یک فعالیت یا مبحث درسی برای ارضای کنجکاوی خود نسبت به آن مسأله در گیر میشوند که این همان انگیزه درونی می باشد.این همان فعالیتهایی است که با سرگرمی و لذت همراهند و و دانش آموزان درواقع با میل و ارده خود به یادگیری آنها می پردازند.پس با توجه به مطالعاتی که تا کنون در این رابطه چه در ایران و چه در خارج از ایران صورت گرفته است، معلمان میتوانند با استفاده از روشهای مناسب جهت ایجاد علاقه و انگیزه، دانش آموزان را نسبت به اامر یادگیری ترغیب کنند.
با این وصف یک معلم باید در خلال عملیات تدریس از طریق ایجاد انگیزه چه از لحاظ درونی و چه بیرونی پشتیبان دانش آموزان باشد. پس یک معلم زبان خارجه باید سعی کند توانمندی ها، استعدادها و مشکلات یادگیری دانش آموزان را بداند و از طریق ایجاد انگیزه و علاقه بر همه آنها فائق بیاید.
حدود پنجاه سال پیش دو تفکر کاملاً متفاوت در میان روانشناسان رواج یافت: انگیزش درونی و بیرونی. گفته میشود که افراد به خاطر دلایل بیرونی مثل گرفتن جایزه، نمره، ستاره، احترام و تشویق در برابر دیگران اقدام به انجام رفتاری خاص می کنند. اینها انگیزش های بیرونی هستند چون با آن رفتار خاص هیچ ارتباطی ندارند. دسی ( ۱۹۷۵ ) انگیزش بیرونی را اینگونه تعریف میکند که انگیزش بیرونی به گونه های متفاوت رفتار برمیگردد که به عنوان وسیلهای برای رسیدن به هدف هستند و برای خود شخص نیستند.و از دیدگاه جان مارشال (۲۰۰۵ ) رویدادهای بیرونی مشوق های محیطی هستند که توانایی نیرومند کردن و هدایت کردن رفتار را دارند.
انگیزش افراد در امر تحصیل برای مثال ،پیشنهاد جایزه یا نمره برای انجام دادن کاری رفتار را نیرومند میکند و این مشوق در صورتی توانایی نیرومند و هدایت کردن رفتار را دارد که علامت دهد رفتار خاصی پیامدهای تقویت کننده یا تنبیه کننده به دنبال خواهد داشت.بنابراین مشوق ها قبل از رفتار واقع میشوند و فرد را به سمت رویدادهای بیرونی که تجربیات ناخوشایند را نوید میدهد دورمی کند (جان مارشال ۲۰۰۵ ). و درواقع انگیزش بیرونی بیانگر فعالیتی است که برای خود شخص است و لذت و رضایت از انجام آن عمل را در پی دارد (دسی ۱۹۷۵) .
در حالیکه (جان مارشال ۲۰۰۵ )در بحث انگیزش درونی اینگونه توضیح می دهد که نیازها، شرایط درونی فرد هستند که برای ادامه زندگی وکمک به رشد و بهزیستی ضروری هستند. شایستگی و تعلق پذیری دو نمونه از نیازهای روانشناختی هستند که از خواست خود (self ) برای تسلط بر محیط ناشی می شوند.برای مثال هنگامیکه دانش آموزان به کاری می پردازند برنامه یا هدفی در سر دارند و موفقیتها و شکست هایشان را به شیوه خاصی توجیه می کنند.
دسی و رایان (۱۹۸۵) ثابت کردند که انگیزش درونی ریشه در نیازهای درونی شایستگی و تصمیم خود فرد دارد. و در همین رابطه با انگیزه درونی و یادگیری، ریان و لاگودریا (۱۹۹۹) به این نتیجه رسیده اندکه انگیزش درونی برای یادگیری و سازگاری با محیط های آموزشی بسیار مهم است.
لپر و مودل (۱۹۸۹) برای بهره مندی بیشتر از انگیزه درونی ۴ عامل مهم را معرفی میکنند که معلم باید در فرایند تدریس خود آنها را مد نظر داشته باشد این چهار عامل عبارتند از: چالش، کنجکاوی، کنترل، و فانتزی.
واکل (۲۰۰۱) عوامل فوق را این گونه تفسیر میکند که:
چالش براساس تصوری است که دانش آموز احتمالاً از لحاظ درونی علاقمند به حل مسائل میشود و این زمانی است که:
۱ـ دانش آموزان خود با مسأله درگیر شوند
۲ـ این مسائل نه خیلی سخت و نه خیلی راحت باشند.
۳ـ دانش آموزان ساختار را در اختیار داشته باشند و با هر پیشرفتی تشویق شوند.
۴ـ دانش آموزان بعد از انجام این فعالیت احساس عزت نفس و توانمندی می کنند.
در رابطه با کنجکاوی نیز اشاره میکند که کنجکاوی باعث ایجاد انگیزه در دانش آموز میشود و این زمانی است که آنها در محیطی شناختی همراه با استفاده از تحریک حواس خود مطلبی را می آموزند.
وی در ارتباط با کنترل اینگونه میگوید که این اصطلاح به میزان کنترل دانش آموز از آنچه که انجام میدهد و چگونگی انجام دادن او بر می گردد. دانش آموزان زمانی احساس عمیق کنترل نسبت به مطلبی را دارند که خود سعی کنند آنرا انجام دهند و احساس کنند در انتخاب آزادند تا اینکه معلم مطلب را آماده به آنها تدریس کند.
و نکته آخر فانتزی است که به توانایی دانش آموز جهت استفاده از تصورات خود جهت تصویر سازی از حوادث وموقعیت هایی است که با اطلاعاتی که میآموزد مرتبتند و در عین حال نیاز های عاطفی اش را ارضاء می کنند.
عامل مهم دیگری که رافین (۱۹۹۶) بر آن تأکید دارد مسأله لذت بخشی است که توضیح می دهد دانش آموزان نیازمندند تا حس لذت بردن از فرایند یادگیری را در کلاس درس تجربه کنند به شرط آن که از درون انگیزش شوند.
اما در رابطه با ارتباط این دو انگیزه، کارمن و پیرس (۱۹۹۴) در مقالهای با عنوان بررسی تحقیقات آموزشی بیان کردهاند که پاداش در انگیزش بیرونی روی انگیزش درونی تأثیر گزار است. و نتیجهگیری کردهاند که به طور کلی پاداش ها انگیزش درونی را کاهش نمی دهند. و در پاسخ برخی که بر این عقیده بودند که انگیزههای بیرونی انگیزههای درونی را می کاهد، دسی ، کاستنر و رایان (۱۹۹۹) به این مطلب اشاره دارندکه انگیزه های بیرونی ـ بسته به میزان آن ها ـ عاملی منفی برای خاموش کردن انگیزههای درونی نیستند و نیز شرایطی وجود دارد که تحت آن پاداش های مادی انگیزه های درونی را نابود نمی کنند.
درواقع انگیزش به تعامل اجتماعی بین معلم ودانش آموز وابسته است. و برای ایجاد محیطی پویا برای یادگیری دانش آموزان با انگیزه بالا ضروری است.با توجه به تمام تحقیقاتی که در رابطه با انگیزه و میزان یادگیری دانش آموزان صورت گرفته است به نظر ارزنده است تا روی این زمینه تحقیقی عملی صورت گیرد تا میزان تأثیر این عامل شگرف روی یادگیری دانش آموزان بررسی شود. تحقیق حاضر تلاشی است جهت روشن کردن این مسأله که آیا ایجاد انگیزه روی یادگیری زبان انگلیسی دانش آموزان مؤثر است یا نه؟
/**/
2-1- بیان مسئله :
من دبیر زبان مدرسه راهنمایی دخترانه ام البنین در منطقه زاغه روستای پل هرو هستم. این مدرسه دارای 34دانش آموز دختر سال سوم راهنمایی است که در نوبت صبح مشغول تحصیل می باشند. اول مهر که در کلاس سال سوم راهنمایی (سوم A و سوم B) حاضر شدم، متوجه شدم که پایه درس زبان بیشترآنها ضعیف است. و دانش آموزان انگیزهای برای وقت گذاشتن و یادگیری عمیق ندارند و در بعضی موارد حتی به نمره ۱۰ راضی هستند و یادگیری زبان برای آنها امری سخت و طاقت فرسا می نمود. برای اطمینان از ضریب هوشی دانش آموزان تست ریون را که در مدرسه موجود بود با کمک مشاور مدرسه روی دانش آموزان اجرا کردیم که نتیجه آزمون این بود که بیشتر دانش آموزان ضریب هوشی متوسط و متوسط به بالا داشتند(ضمیمه 1). با توجه به نتیجه آزمون، از دانش آموزان خواستم نظرات خود را راجع به یادگیری درس زبان بنویسند. اکثراً نوشته بودند که این درس خیلی سخت است و آنها توانایی یادگیری آنرا ندارند و یا نمیتوانند این درس را بفهمند. ولی در پایان نوشتههای خود گفته بودند که خیلی دوست دارند این درس را خوب یاد بگیرند.
برداشت خودم این بود که اولاً دانش آموزان نتوانسته بودند ارتباط درستی با درس زبان برقرارکنند و دلیل دیگر را نحوه تدریس معلمان گذشته دیدم.
چون میدانستم با توجه به ضریب هوشی دانش آموزان و کاربردی بودن مطالب کتاب و تعداد دانش آموزان هر کلاس، میتوانم روی این دانش آموزان سرمایهگذاری نمایم، راه حل را در این دیدم که انگیزه دانش آموزان را نسبت به یادگیری این درس بالا ببرم. چون انسان با انگیزه غیرممکن را ممکن می کند. همانگونه که شالمن (۱۹۸۶) میگوید یادگیری دانش آموزان خیلی راحت تر انجام می گیرد زمانیکه آنها انگیزه دارند.یکی از راههای ایجاد انگیزه این بود که باید یادگیری این درس را به شکلی آسان میکردم تا یادگیری این درس لذت بخش می شد. پس برای نیل به این هدف باید روشهای متفاوت تدریس را روی دانش آموزان امتحان می کردم. چرا که تسهیل امر یادگیری میتوانست در دانش آموزان به نوعی ایجاد انگیزه درونی کند. برای بهره گیری از قدرت انگیزه بیرونی نیز، برای هر پیشرفت کوچکی تشویقی خاص و متنوع قرار دادم که از تشویق کلامی تا نمره ی ۲۰ برای پاسخ درست به سؤالات تا تقدیر نامه و تشکر از تلاش آنها جلوی تمام دانش آموزان مدرسه بهره گرفتم.که در بخش شرح روش تحقیق و روند اجراي آن به تفصیل به آن پرداخته شده است.
3-1- اهمیت و ضرورت مسئله:
اصولاً هر تحقیقی باید یاری گر مشکلی باشد که فرد در موقعیت خاص با آن روبروست. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا دانش آموزانی را که نسبت به یادگیری درس زبان انگلیسی بی علاقه و بی انگیزه اند و نسبت به یادگیری این درس احساس ضعف و ناتوانی میکنند را با ایجاد انگیزههای درونی و انگیزههای بیرونی ترغیب کند تا از ظرفیتهای ذهنی خود بیشترین استفاده را ببرند.
بدلیل اینکه درس زبان انگلیسی، مربوط به زبانی است که برای دانش آموز محسوس نیست و برقراری ارتباط با این درس چه از لحاط حروف، تلفظ، ساختار جمله بندی ها برای دانش آموز کمی سخت به نظر می رسد، برخی از دانش آموزان متوسط و بالا تر نیز در این درس احساس ضعف می کنند و متأسفانه اغلب معلمان سعی بر آن دارند تا فقط از طریق شیوه های سنتی آموزش که همان ارائه مطلب از طریق معلم و درخواست ارائه آن به شکل یک درس حفظی در جلسه بعد از دانش آموز است، به تدریس این درس بپردازند. این شیوه را میتوان با توجه به نتایجی که اکنون بعد از گذشت حدود سی سال از تدریس این کتاب از فارغ التحصیلان مقطع دبیرستان و راهنمایی میبینیم مردود بدانیم که از جمله این نتایج، می توان به موارد زیر اشاره نمود:
۱- دانش آموزان بندرت میتوانند مهارت تکلم به زبان انگلیسی را کسب کنند.
۲- بیشتر مطالبی را که در سال قبل آموزش دیده اند در سال جدید نمیتوانند به خاطر بیاورند و یا بکار ببرند.
۳- در بعضی از موارد حتی نمیتوانند متنی را به راحتی بخوانند و یا حتی ترجمه کنند.
۴- از یادگیری این درس احساس تنفر و عجز دارند.
تمام این خصوصیات را هر یک از ما کم و بیش در میان اطرافیان خود می بینیم. پس با توجه به شرایط موجود و کمی ها و کاستی های کتاب و تجهیزات مدارس آیا نمیتوان کاری کرد و تا حدی این مشکل را برطرف نمود.
برای حل این مشکل کمی به عقب برگردیم زمانی که خودمان زبان مادری خود را کسب کردیم. هیچکس به ما نگفت که این فعل است و آن فاعل جمله. بلکه از طریق تکرار، آزمون و خطا وحتی بازی، زبان مادری را آموختیم. پس به این نتیجه رسیدم که اگر آموزش زبان را با بازی و کار گروهی تلفیق کنم میتوانم دانش آموزان را نسبت به یادگیری این درس ترغیب کنم. همانگونه که کرشن (۱۹۸۷) در این باره میگوید که یادگیری یک فرایند آگاهانه است که در حین یادگیری، دانش آموزان از قواعد و اصول زبان آگاهانه واقفند در حالیکه درزمان اکتساب یک زبان روی فرایند ارتباط تمرکز دارند. و به شکل نا آگاهانه و با فرایند سرگرمی و بدور از تنش و اضطراب زبان را فرا می گیرند. که همه ما زبان مادری خود را اکتساب کردیم یاد نگرفتیم.
به نظر من اگردانش آموزان برای یادگیری زبان، از تعامل بین گروهی و روشهای فعال یادگیری که توسط معلم ارائه میشود (که همان آزمون و خطا، بارش فکری، تصویر سازی، استفاده از زبان از طریق جمله سازی و بازی با جملات) استفاده کنند میتوانند نسبت به این درس علاقمند و با انگیزه شوند.
4-1- اهداف تحقیق( اهداف كلي و اهداف اختصاصي طرح):
هدف کلی : در این پژوهش میخواهم به این پاسخ دست پیدا کنم که تا چه میزان ایجاد انگیزه میتواند در یادگیری درس زبان انگلیسی دانش آموزان دخترسال سوم راهنمایی مؤثر باشد؟
اهداف جزئی:
۱ـ آیا روشهای متفاوت و فعال تدریس میتوانند به عنوان عاملی جهت ایجاد انگیزه ی یادگیری درس زبان انگلیسی روی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی مؤثر باشند؟
۲ـ آیا بهره مندی از انگیزههای درونی و بیرونی میتواند به بالا بردن یادگیری درس زبان انگلیسی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی کمک کند؟
5-1 – سئوالها یا فرضیه هاي تحقیق
۱. ایجاد انگیزه در دانش آموزان هیچ تأثیری روی یادگیری درس زبان انگلیسی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی ندارد.
2- آیا ایجاد انگیزه (درونی و بیرونی) در دانش آموزان میتواند باعث بالا رفتن سطح یادگیری درس زبان انگلیسی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی شود؟
3- آیا اختلاف معنا داری در سطح یادگیری دانش آموزان قبل و بعد از اجرای طرح پژوهشی وجود دارد؟
6-1-تعيين متغير هاي تحقيق
متغیر مستقل : انگیزه
متغیروابسته: یادگیری درس زبان انگلیسی
7-1-تعريف نظري و عملي متغيرها
انگیزه: ویلیام و بردن (۱۹۹۷:۱۲۰) انگیزه را اینگونه تعریف کردهاند که حالتی شناختی و احساسی است. حالتی که فرد را به تصمیم گیری آگاهانه جهت انجام کاری سوق میدهد و او را برای فعالیتی جسمی یا فکری بر می انگیزاند. بنابراین تفکر و عمل همراه با پشتکار و اراده نتیجه ی آن چیزی می شوند که رفتار با انگیزه نام دارد.
گاردنر(1985:۱۱) هم انگیزه را به این شکل تعریف میکند که انگیزه تلفیقی از تلاش و خواست برای رسیدن به هدفی است که با نگرشی مطلوب نسبت به آن هدف انجام می پذیرد.
انگیزه بیرونی: به انجام فعالیتی بر میگردد که به منظور بدست آوردن نتیجه ای انجام می گیرد.انگیزه ی بیرونی از بیرون فرد سرچشمه می گیرد. تشویق حضار، میل به برنده شدن، و رقابت انگیزههای بیرونی محسوب می شوند.(دیوانی۲۰۱۳)
انگیزه درونی:گرایش درونی فرد برای انجام فعالیتی به خاطر علاقه، احساس چالشی که فعالیت خاصی را ایجاد میکند و به خاطر لذتی که از آن میبرد رفتار میکند این رفتار به صورت خودانگیخته روی می دهد. و در عمل به دنبال تمایلات و به خرج دادن تلاش لازم برای پرورش دادن مهارت ها و تواناییها ، انگیزش فطری را تأمین می کند.(جان مارشال ریو ۲۰۰۵)
8-1-شرح روش تحقیق و روند اجراي آن
همانگونه که در بخشهای قبلی پژوهش هم عنوان کردم یکی از راههای ایجاد علاقه و انگیزه در دانش آموزان نسبت به یادگیری درس زبان انگلیسی استفاده از روشهای فعال و خلاقانه در تدریس این درس می باشد. زیرا انسان با انگیزه و علاقه است که زندگی میکند. پس برای انجام هر کاری، علاقه و انگیزه (چه درونی و چه بیرونی) موتور حرکتی آن کار محسوب می شوند.
قبل از اجرای پژوهش حاضر ابتدا آزمون هوش ریون را از دانش آموزان گرفتم تا از ضریب هوشی دانش اموزان مطمئن شوم.
بعد از آن به دنبال دلیل ضعف دانش آموزان از خود آنها بودم. پس از آنها خواستم نظرات خود را راجع به درس زبان بنویسند. که طبق گفته ی خود آن ها، آن ها را مشتاق یادگیری یافتم. پس از دانش آموزان خواستم تا جاییکه تدریس کردم برای امتحان آماده شوند که از درس (۱ـ۲ـ۳) کتاب خود آنها بود.
جلسه بعد از پیش آزمون شروع به اجرای پزوهش خود نمودم. که تا پایان سال تحصیلی این روش ادامه پیدا کرد. من دو کلاس داشتم که هر دو با ضریب هوشی متوسط در درس زبان ضعیف بودند. پس همزمان پژوهش را در دو کلاس اجرا کردم. در اولین جلسه اجرای پژوهش ، برای دانش آموزان توضیح دادم که میخواهم نحوه تدریس خود را تغییر دهم و از آنها خواستم تا مرا یاری کنند. سپس چگونگی تدریس در کلاس، نحوه ی مرور و حل تمرینها را در منزل به شیوههای خاصی که در زیر آمده است برای آنها توضیح دادم که به شرح زیر کلاس جلسه بعد را آغاز کردم:
معمولاً برای اینکه از جو صرفاً تدریس علمی خارج شوم کلاس را با آیاتی چند از قرآن کریم آغاز می کنم. چرا که ذکر خداوند آرامش بخش دلها و برکت هر کاری است. و نیز زمانیکه دانش آموزان میبینند که دبیرشان به مسائل دینی اهمیت میدهد و برای آغاز کلاس خود از قرآن مدد می جوید خود نیز برای ترقی و بهره بیشتر نسبت به یادگیری خود از قرآن مدد خواهند جست. (ضمیمه ۲)
بعد از این مرحله، شروع میکنم با دانش آموزان احوالپرسی و پرسش از اینکه در طول این هفته چکار کردید؟ درس خواندید؟ و یا اینکه هفته خوبی داشتید یا نه؟ تعدادی از این سؤالات را به انگلیسی میپرسم تا به صورت امری تکراری برایشان ملکه شود. مثلاً ''? how is your life going on'' که دانش آموزان میتوانند به شکلهای متفاوتی پاسخ دهند که در جلسات قبل یاد گرفته اند. دانش آموزان از این کار لذت می برند. حدود ۲ تا ۳ دقیقه را به این امر اختصاص می دهم.
سپس، اگر جلسه گذشته تدریس کرده باشم سعی میکنم به اقتضای زمان ابتدا به صورت دستهجمعی یا فردی از مطالب قبلی از دانش آموزان سؤال کنم. و در این قسمت دانش آموزانی که پاسخ درست دهند نمره ۲۰ میگیرند. با این روش من دو هدف را دنبال می کنم. ۱ـ مروری مجدد بر مطالب تدریس شده قبل داشته باشم. ۲ـ اطمینان حاصل کنم که دانش آموزان مطلب قبلی را یاد گرفته اند. ۳- با این روش دانش آموزان متوجه میشوند که چون جلسه قبل از آنها سؤال شده احساس نکنند که این جلسه دیگراز آنها پرسشی نمیشود و هر جلسه باید آماده باشند. و این خود انگیزهای برای تلاش بیشتر است.
راه حل اول: تدریس گرامر
برای تدریس گرامرکه امری خشک و طاقت فرساست بهتر دیدم از روش ایفای نقش (role play) استفاده کنم. به این شکل که به جای گفتن گرامر و بعد حل تمرینها ، با ایفای نقش توسط خود دانش آموزان گرامر هردرس را تدریس کنم.برای انجام این کار برای هر درس بازی خاصی طراحی کردم . که در زیردو نمونه از آنها مطرح می گردد.
برای تدریس(do وdoes) از روش خاله بازی استفاده کردم . که به نوعی میتوان گفت از روش (jigsaw task ) بهره گرفته شده است. برای این کار، جلسه قبل از گروهها خواستم که هر گروهی سه تاج درست کنند و روی هر یک از آنها کلمات ( doو does) را بنویسند. وتعدادی هم گردنبند درست کنند و به هر گروهی کلمات خاصی دادم که شبیه گروههای دیگر نباشند. این کلمات عبارت بودند از (فاعل ، فعل).
مواد لازم برای تدریس :
1-.-۲ تاج که روی هر کدام کلمات( doو does) نوشته شده باشد.
2– ۴ گردنبند( که روی هرکدام یک فاعل ،یک فعل ( یک طرف کارت ساده ،یک طرف هم همراه با s) نوشته شده باشد)
نحوه تدریس:
برای شروع تدریس ابتدا سعی کردم کنجکاوی دانش آموزان را از طریق یافتن تفاوتها که همان روش اکتشافی( exploration)بود برانگیزم. به این صورت که دو جمله روی تابلو نوشتم.
( I play football every day )
(He plays football every day).
در این مرحله از دانش آموزان خواستم تفاوت این دو جمله را پیدا کنند.جمله دیگری را هم به همین صورت مقایسهای نوشتم. ( حتی دانش آموزان ضعیفتر هم خود را میکشند تا این تفاوتها را بگویند). سپس وقتی مطمئن شدم که این تفاوت برای آنها ملموس است برای ارزشیابی از یادگیری آنها جملهای به عمد اشتباه نوشتم و از آنها خواستم ایراد این جمله را پیدا کنند. تعدادی پاسخ درست میدهند دوباره جمله اشتباه نوشتم و این بار تعداد بیشتری پاسخ درست را ارائه می دهند. در این مرحله از چهار نفر از دانش آموزان خواستم برای کمک به من پایین کلاس بیایند. از یکی از دانش آموزان خواستم نقش مادر ، دیگری پدر، یکی خواهر و دیگری نقش برادر خانواده را بازی کند.و گردنبند ها به گردن آنها آویخته می شود. ( فاعل را به مادر خانواده دادم فعل را به پدر ، مفعول را به خواهر و زمان را به پسر خانواده دادم) از دانش آموزان خواستم روی کارت ها را بخوانند. سپس از دانش آموز دیگری خواستم نقش مغازه دار را به عهده بگیرد. و برای مرحله تاج گذاری دو نفر از دانش آموزان دیگر هم نیاز هستند. در این مرحله به آن گروه از دانش آموزان که در قسمت مغازه ایفای نقش میکنند توضیخ دادم که تاج (do ) را به آن کسی بدهند که روی گردنبندش فعل ساده وجود دارد و کلمه (does ) را به کسی بدهند که فعل او (s) دارد. و این مطلب مهم را به خریدار باید گوشزد کردم. این گروه باید این مسئله را به خوبی متوجه شوند. و به گروه دوم هم توضیح دادم که پسر خانواده بگوید که پدر خانه ی مان را سؤالی کنیم. علامت سؤال بخر. و پدر هم برای خرید به مغازه برود و به فروشنده بگوید که من (s) دارم برای سؤالی کردن خانهام چه میتوانم بردارم من فقیر و ساده هستم آیا میتوانم برای سؤالی کردن خانهام چیزی بردارم؟ درواقع هر گروهی نیمی از نقش را میدانند و بعد از بازی کل نقش ایفا می شود. (ضمیمه ۳)
جمله دیگری به دانش آموزان دادم تا آنرا سؤالی کنند. بعد به کل گروهها تاج و گردنبند داشتند خواستم جملهای بسازند و بعد آنرا سؤالی کنند. به همان روش. در این مرحله تمام دانش آموزان را رصد کردم وتوضیحات لازم را دادم( در صورت نیاز). برای ارزشیابی پایانی چند جمله نوشتم تا دانش آموزان آنها را سؤالی کنند. مرحله سخت به پایان می رسد. حال جملهای سؤالی داریم که می خواهیم به آن پاسخ دهیم.
برای این مرحله کمی به عقب بر می گردم. به این شکل که یادتان هست برای پاسخ دادن به سؤالات جای فعل و فاعل را با هم عوض می کردیم؟ ( درست مثل کف دستمان. وقتی جای دو دست را با هم عوض میکنیم برای همه سؤال میشود که این شخص چرا این کار را میکند و برای رفع سؤال دستانمان را به حالت اول بر می گردانیم). برای پاسخ کوتاه به همان روش دستمان عمل می کنیم. .
ولی برای پاسخ بلند باز از تعدادی از دانش آموزان خواسته می شود برای اجرای نقش پایین کلاس بیایند. در این مرحله باز پسر خانواده میخواهد پدر علامت سؤال را بفروشیم. و پدر علامت سؤال را به مغازه میبرد اما مغازه دار میگوید من برای دادن علامت سؤال به شما یک چیز دیگر هم داده بودم آنرا بیاور تا هم نقطه و هم پول شما را به شما پس بدم. و تاج را پدر به مغازه دار میدهد و اگر (s) را به مغازه دار داده بود آنرا پس می گیرد.چند بار این عمل روی جملات متفاوت انجام می گیرد. و این بار نوبت کل کلاس است که این نقش را ایفا کنند. و برای ارزشیابی پایانی جملاتی به دانش آموزان داده میشود تا هم آنها را سؤالی و هم به آنها پاسخ کوتاه و بلند دهند. جالب اینکه حتی دانش آموزان میتوانند با دانش خود جملات جدید بسازند و سؤالی کنند.
در مرحله بعد، تمرین تمام این جملات روی قسمت (pattern و drills) اجرا می شود. و بعد از اتمام فرایند آموزش، برای تشویق دانش آموزان و احساس پیروزمندی در آنها، دانش آموزان را به صرف یک وعده میوه یا شکلات دعوت می کنم. با این کار احساس لذت بردن در کلاس درس زبان برای آنها شیرینتر می شود. و همین برنامه انگیزهای برای فعالیت بیشتر دانش آموزان برای جلب رضایت معلم می باشد. چون میدانند اگر معلم از فعالیت آنها راضی باشد آنها به خوردن شکلات یا میوه در کلاس دعوت می شوند که برای آنها بسیار لذتبخش است.(ضمیمه ۴ )
/**/
راه حل دوم: تدریس Reading
تدریس خواندن، آخرین مهارت در هر درس می باشد. پس دانش آموزان هم با معنای لغات جدید درس و هم با دستور زبان آشنایی پیدا کرده اند. پس فرصت بسیار مناسبی است تا دانش آموزان را با دانش خود مستقل گذارده تا عملاً دانش خود را در این مرحله به نمایش بگذارند. در این مرحله از روش task-based condition استفاده کردم. که یکی از زیر مجموعه های این روش تدریس روش jigsaw task میباشد که از آن برای تدریس خواندن بهره بردم. که به شرح ذیل ارائه می کنم:
مرحله پیش از خواندن:
ابتدا برای آشنایی با کل متن از دانش أموزان میخواهم تا هر آنچه را که در تصویر متن میبینند را به انگلیسی بیان کنند که یا به صورت جمله است یا کلمه. که هر دانش آموز بعد از همکاری مورد تشویق همکلاسی های خود قرار می گیرد.
مرحله خواندن:
دراین مرحله، متن را به تعداد گروههای دانش آموزان تقسیم می کنم. سپس دقایقی به دانش آموزان وقت می دهم تا به صورت گروهی روی قسمت متن خود کار کنند. بعد از اتمام کار دانش آموزان، از هر گروهی می خواهم تا یک نفر را خود برای ارائه نتایج کار گروهی خود معرفی کنند. سپس فرد منتخب متن را خوانده و معنای آنرا بیان می کند. از دانش آموزان دیگر می خواهم تا نقادانه به این فرد گوش کنند و در صورت وجود خطا او را اصلاح کنند. و اگر دانش آموزان قسمتی را درست مطرح نکنند در نهایت او را اصلاح می کنم.بعد از خواندن متن فرد چه صحیح ارائه داده باشد چه ایراد داشته باشد مورد تشویق قرار می گیرد. و وقتی آخرین گروه متن خود را ارائه می دهند. متن کامل می شود. این امر باعث میشود که هم اعتماد به نفس دانش آموزان برای پایین کلاس آمدن بالا برود چون برای وجود خطادر ارائه مطلب مورد سرزنش قرار نمیگیرند و در هرصورت تشویق میشوند. و مورد دیگر به خاطر اینکه از دوستان خود ایراد بگیرند خوب گوش میکنند و درواقع مهارت listening خود را نا آگاهانه تقویت می کنند.. و نکته بسیار مهم در این مرحله آن است که اگر دانش آموزی قسمتی را متوجه نشود یا به درستی نشنود میتواند از دانش آموزان دیگر بخواهد دوباره مطلب را تکرارکنند و هم نقایص نحوه بیان او را آزادانه و بدون ترس برطرف کنند.
مرحله بعد ازخواندن:
و حال نوبت به سؤالات متن می رسد. مسابقهای بین دانش آموزان برگزار میشود که دقایقی به گروهها فرصت داده میشود تا به سؤالات پاسخ دهند و هر گروهی که سریعتر و صحیح تر پاسخ داد مورد تشویق دیگر گروهها قرار می گیرد. و نیز از افراد همان گروه فردی انتخاب میشود تا پایین تابلو پاسخها را بنویسد. گاهی دانش آموزان پاسخها را در منزل می نویسند. مهم نیست فقط باید بتوانند پاسخها را توجیح کنند.
در نهایت دروس (-۷-۸-۹) را از دانش آموزان به عنوان پس آزمون امتحان گرفتم تا نتیجه بدست آمده را که در ضمیمه (۵) آمده است را بررسی کنم که آیا بین نمرات دانش آموزان قبل وبعد از اجرای طرح پژوهشی اختلاف معنا داری وجود دارد یا نه؟ برای این کار از روش تحلیل آماری Paired sample T-test استفاده کردم.
9-1 ابزارهای اندازهگیری
۱- آزمون ریون
۲- پیش آزمون(نمرات آزمون درس۳-۲ -۱ کتاب سال سوم راهنمایی و پس آزمون (نمرات درس ۷ -۸- ۹)
10-1-جامعه مورد بررسي، روش نمونه گيري و حجم نمونه:
الف. جامعه: دانش آموزان دخترسال سوم مدرسه راهنمایی ام البنین شهرستان زاغه روستای پل هرو جامعه پژوهش حاضر را تشکیل میدهند که دانش آموزان سال تحصیلی ۹۱-۹۲ خودم بودند. رده سنی آنها ۱۳ -۱۴ ساله می باشد.
ب.حجم نمونه: تعداد ۳۴ نفر دانش آموز دختر سال سوم راهنمایی
ج.روش نمونه گيري: برای انجام پژوهش حاضر از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای یا طبقه بندی شده استفاده نمودم زیرا زیر گروه ها با همان نسبتی که در جامعه وجود دارند به عنوان نماینده جامعه در نمونه نیز حضور دارند. این نوع نمونه گیری وقتی بکار می رود که جامعه دارای ساخت همگن و متجانس نیست.و دانش آموزان کلاس من نیز (عالی، متوسط و ضعیف) بودند.
11-1- شیوههای تحلیل اطلاعات:
/**/
قبل از اجرای طرح پژوهشی، برای اطمینان از بهره هوشی دانش آموزان ، با کمک و همکاری مدیر مجتمع خانم اکرم دالوند و مشاوره مدرسه خانم بهمن نژاد، آزمون ریون برگزار گردید که نتیجه آزمون به صورت تحلیلی در جدول ۱-۱۱-۱ و با نمایش بر روی نمودار ۱-۱۱-۱ ارائه شده است.
جدول ۱-۱۱-۱ نتیجه آزمون ریون دانش آموزان سال سوم راهنمایی
معادل هوشبری
طبقه بندی از لحاظ هوشی
تعداد
درصد جمعیت
149 و بیشتر
حدود نابغه
148_125
بسیار ممتاز
124-113
ممتاز
7
0.20
89-112
متوسط
24
0.70
77-88
پایینتر از متوسط
3
0.08
که نتیجه فوق به صورت نمودار در ذیل آمده است.
/**/
همانگونه که در جدول فوق آمده است ۷۰٪ دانش آموزان از بهره هوشی متوسط ۲۰٪ ممتاز و ۸٪ نیز پایینتر از حد متوسط می باشند.
/**/
٪ دانش اموزان دارای معادل هوشبر ۸۹ـ۱۱۲ میباشند که دارای ضریب هوشی متوسط، ۲۰٪ دانش آموزان دارای معادل هوشبر ۱۲۴-۱۱۳ که دارای ضریب هوشی ممتاز و۸٪ دانش آموزان دارای معادل هوشبر۷۷ـ۸۸ که دارای ضریب هوشی پایینتر از حد متوسط هستند. پس میتوان نتیجه گرفت که دانش آموزانی که دارای ضریب هوشی متوسط و بالاتر از متوسط هستند توان یادگیری در حد مطلوبی را دارند.
برنامه آماری SPSS نسخه ۱۸. برای محاسبه تجزیه و تحلیل آماری این پژوهش استفاده شده است. با توجه به نمرات دانش آموزان قبل از اجرای طرح و بعد از آن (ضمیمه (۵)، میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون دانش آموزان سال سوم راهنمایی برای این تحلیل آماری محاسبه شده است.
نتیجه عملکرد دانش آموزان در پیش آزمون و پس آزمون در جدول ۱-۱۱-۲ آمده است.
جدول ۱-۱۱-۲ تحلیل آماری پیش آزمون و پس آزمون
Std. Deviation
N
Minimum
Maximum
Mean
Std. Deviation
نمره دانش آموزان در پیش آزمون
34
7.00
20.00
12.3824
3.13354
نمره دانش آموزان در پس آزمون
34
10.00
20.00
17.0000
2.49848
34
با توجه به نتایج جدول بالا، میانگین نمرات دانش آموزان قبل از اجرای پزوهش /**/
(M =12.3824, SD = 3.13354) بوده است. که حداقل نمره ۷ و حد اکثر نمره ۲۰ بوده است.
میانگین نمرات دانش آموزان بعد از اجرای پژوهش (M =17.0000, SD = 2.49848) بوده است. که حداقل نمره ۱۰ و حد اکثر نمره ۲۰ بوده است. در ظاهر هم میانگین نمرات دانش اموزان در پس آزمون(۱۷) بالاتر از نمرات انها در پیش آزمون(۱۲) است. اما برای اینکه تعیین کنیم آیا اختلاف بین عملکرد دانش آموزان قبل و بعد از اجرای پژوهش معنا دار بوده است یا نه، از آزمون میانگین زوجی (paired Sample t test ) برای مقایسه و تحلیل میانگین نمرات دانش آموزان استفاده کردم. جدول۱-۱۱-۳ نتیجه مقایسه عملکرد دانش آموزان را در دو دوره پیش و پس آزمون نشان می دهد.
جدول۱-۱۱-۳ ارتباط میانگیم زوجی
N
Correlation
Sig
نمرات دانش آموزان (پیش و پس آزمون.
34
.728
.000
جدول فوق، ارتباط بین عملکرد دانش آموزان را در پیش و پس آزمون نشان می دهد. که این ارتباط بین دو آزمون 728. است. بنابراین باید از آزمون میانگین زوجی برای بررسی میزان اختلاف استفاده کرد.
جدول۱-۱۱-۴ تحلیل آزمون میانگین زوجی نمرات دانش آموزان در پیش و پس آزمون
Paired differences
95% Confidence Interval of the Difference
mean
Std. Deviation
Std.Error Mean
lower
upper
t
df
Sig (2-tailed)
نمرات دانش آموزان (پیش و پس آزمون)
-4.61765
2.16045
.37051
-5.37146
-3.86383
-12.463
33
.000
بر اساس نتیجه بدست آمده از جدول فوق، اختلاف بین نمرات دانش آموزان قبل از اجرای طرح و بعد از آن (t = -12, p=0.000>0.05 ) وجود دارد. به عبارت دیگر اختلاف معناداری بین نحوه عملکرد دانش اموزان قبل از اجرای طرح و بعد از آن وجود دارد. که میتوان نتیجه گرفت ایجاد انگیزه در دانش آموزان سال سوم راهنمایی روی بالا بردن یادگیری دانش آموزان بسیار مؤثر است
/**/
میتوان اینگونه نتیجهگیری نمود که وجود انگیزه و علاقه برای یادگیری درس زبان انگلیسی ضروری می باشد.
12-1 ـ بحث و نتیجهگیری
انگیزه به عنوان عاملی مهم در یادگیری محسوب می شود. چرا که بهانه ادامه حیات در زندگی بشر و تلاش او برای پیشرفت بیشتر، مرهون تأثیر شگرف انگیزه در انسان است. پس با تکیه بر این عامل مهم ، میتوان به این نتیجه رسید که ایجاد انگیزه میتواند راهکار مناسبی برای حل مشکل یادگیری زبان انگلیسی در میان دانش آموزان باشد. و در میان تمام عواملی که باعث ایجاد انگیزه در یادگیری یک زبان خارجه میشود معلمان به عنوان مهمترین تعیین کنندگان انگیزه یادگیری زبان خارجه محسوب می شوند (دورنیه ۱۹۹۴).
بنابراین تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر نقش ایجاد انگیزه بر یادگیری درس زبان انگلیسی دانش اموزان دختر سال سوم راهنمایی انجام گرفته است. نتایج این پژوهش، استفاده از روشهای متفاوت ایجاد انگیزه (درونی و بیرونی) را روی یادگیری درس زبان دانش آموزان تأیید می کند.به عبارت دیگر، تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد که ایجاد انگیزه روی یادگیری درس زبان دانش آموزان نتیجه مثبت معناداری را دارد. دلایلی که یافته های این پژوهش را آشکارتر میسازد به طور خلاصه در ذیل آمده است:
۱-پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا مشخص کند که آیا بکارگیری روشهای متفاوت تدریس میتواند روی ایجاد انگیزه دانش اموزان در یادگیری درس زبان انگلیسی مؤثر باشد یا نه؟ که نتایج پژوهش نشان میدهد که دانش آموزان بعد از اجرای پژوهش عملکرد بهتری نسبت به قبل از اجرای پژوهش داشته اند. که طی این پژوهش، یکی از فعالیتهای کلاسی که برپایه ی ایجاد انگیزه در فرایند آموزش و یادگیری درس زبان طراحی شده بود، آن است که دانش آموزان را با شیوه های مناسب تدریس نسبت به درس زبان علاقمند نماید و نسبت به یادگیری این درس باانگیزه کند. که برای نیل به این هدف می توان به دانش آموزان اجازه داد تا در فعالیتهای کلاس ( تدریس، انتخاب بهترین روش تدریس(از طریق واکنش آنها در حین فرایند تدریس)، حل تمرینها به شکل گروهی، و غیره) شرکت کنند. چنین فعالیتهایی میتوانند فرایند یادگیری دانش آموزان را تسهیل کنند که به نوعی انگیزه درونی محسوب می شوند.
همگان معتقدند که هر کاری اصول و چارچوب خاصی دارد که زمانی که این چارچوب و اصول فراگرفته شد روند تکمیلی کار راحتتر ادامه پیدا می کند. پس زمانیکه دانش آموزان خود نتیجه را بدست آوردند و افتخار حل مسأله نصیب خود آنها شد مطلب را مال خود میدانند و در فرایند حل تمرین با علاقه بیشتری پیش می روند.
یکی از راههایی که دانش آموزان را نسبت به درس علاقمند می نماید و ایجاد انگیزه می کند، روش بازی محوری است.چون در این روش دانش آموز به جای اینکه به قواعد خشک مطلب درسی توجه کند به دنبال آن است که نقش خود را در بازی یادگیری به نحو احسنت ایفا کند. درواقع دانش آموز مطلب درسی را لمس می کند.
روش دیگر که در این تحقیق به کار رفته کار گروهی(jigsaw-task) است. که در این روش دانش آموز ضعیف در کنار دانش آموز قویتر قرار گیرند و نتیجه کار حاصل از همکاری هر دو می باشد. پس میتوان گفت که این دو گروه سعی در انجام صحیح کاری دارند که آنرا مال خود میدانند و نسبت به آن نمیتوانند بیتفاوت باشند و نیز در پی فرگیری آن هستند. زیرا به صورت تصادفی یک نفر برای ارائه کار گروهی برای جلوی کلاس فرا خوانده می شود. و نیز برایند دیگر این روش آن است که تشویق یک نفر به منزله تشویق کل گروه می باشد. و نکته مهم دیگری که در این روش بدست میآید این است که دانش آموزان در کنار هم احساس راحتی بیشتر میکنند و در نتیجه راحتتر با هم کنار میآیند و بدون اضطراب و استرس مشغول فعالیت می شوند. پس در محیطی کاملاً دوستانه بدون وجود کنترل کننده ای قدرتمند که میتواند با کوچکترین بی توجهی تنبیه به همراه داشته باشد مشغول تمرین موادی است که قبلاً با آنها آشنا شده است.
روش بکار گرفته دیگر، روش بارش فکری است. که از دانش آموز زرنگ تا ضعیف همه میتوانند ابراز وجود کنند و درست و غلط بودن پاسخ آنچنان تأثیری در نتیجه ندارد. در این روش خیلی از دانش آموزان فراموش میکنند که حضوری اضافه و ملال انگیز در کلاس دارند. و همین شرکت کردن خود باعث ایجاد انگیزه برای تلاش بیشتر می شود. همه میتوانند خلاقیت کنند میتوانند اشتباه کنند میتوانند جملات خندهدار بسازند و از این جملات خندهدار لذت ببرند و یاد بگیرند.
روش دیگری که مهم به نظر میرسد روش تصویر سازی است. بیشتر متفکران و صاحبنظران در زمینه یادگیری معتقدندکه یادگیری زمانی راحتتر صورت میگیرد که با دانش قبلی فرد تلفیق شود و ارتباط پیدا کند. در روش تصویر سازی که میتواند به شکل جمله سازی باشد (جمله های فانتزی و بامزه) ـ در قسمت اجرای پژوهش مفصل به آن پرداخته شده است ـ. در این شیوه، کلمهای را که دانش آموز یاد میگیرد هیچگاه فراموش نمیکند چون کلمه را با ساختاری فانتزی در ذهن ساخته است که به محظ دیدن کلمه، ساختار و بعد از آن معنای کلمه به ذهن دانش آموز وارد می شود. بدون اینکه مسأله یادگیری از طریق تکرار و حفظ در میان باشد.
تمام اقدامات فوق، راهکارهایی جهت ایجاد انگیزه درونی در دانش آموز است. که فرایند یادگیری درس زبان را در دانش آموزان به شکل معناداری بالا می برد.
۲-پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش ایجاد انگیزه روی یادگیری درس زبان دانش آموزان است. که نتیجه حاصل از این تحقیق نشان میدهد که ایجاد انگیزه، فرایند یادگیری دانش آموزان را تسهیل می کند. زیرا در این روش، فرصت های استثنایی برای مطرح شدن دانش آموزان در کلاس، با تشویق شدن برای کوچکترین و کمترین عمل مثبت یادگیری، حضور مثبت و فعال در کلاس (با همیاری و همفکری کل گروه برای حل مساله)، تقدیر شدن در مقابل کل دانش آموزان مدرسه برای انجام عملی خاص( هر دانش آموزی با توجه به میزان یادگیری خود)را فراهم می کند.که در این روش، تشویق و جایزه(انگیزه بیرونی ) است. بسیاری از دانش آموزان برای گرفتن جایزه یا تشویق و یا حتی مقبولیت در میان دوستان خود حاضرند سخت ترین کارها را انجام دهند. بهخصوص، دانش آموزانی که از درون برای یادگیری مطالب انگیزهای ندارند باید ابتدا می توان آنها را با جایزه( تشویق، هدیه، کارت و غیره) برای انجام فعالیت خاص برانگیزاند. بعد از لذت بردن از نتیجه کار خود، میتوانند این تفکر را در ناخودآگاه ذهن خود بسازند که من می توانم. چیزی که تمام ما بدنبال آن هستیم تا نسلی توانمند تربیت کنیم
/**/
۱۳-۱- فهرست منابع:
انگیزش وهیجان، مؤلف جان مارشال ریو ، مترجم: یحیی سیدمحمدی ۱۳۸۵
Caremon, J., & Pierce, W.D. (1994). Reinforcement, reward, and intrinsic Motivation: Protest and accusation do not alter the result. Review of Educational Research, 66. 39-52.
Crookes, G. & Schmidt, R.(1991). Motivation: Reopening the Research Agenda. Language Learning 41, 469-512
Davies, C.(1996). What is English Teaching? English, Language, and Education Series. Open University Press. Great Britain: Biddles Ltd, Guildford and Kings Lynn
Deci, E. L., & Ryan, R. M. (1985). Intrinsic motivation and self- determination in human behavior. New York: Plenum. Deci, E.L. (1975). Intrinsic motivation. New York: Plenum Press.
Dewani, V. Motivation. slideshare. Retrieved 22 March 2013.
Dörnyei, Z. (1994). Motivation and motivating in the foreign language Classroom‟, Modern Language Journal, 78 (3), 273-284.
Elliot, A.I., & Dweck, C.s., (2005). Handbook of competence and Motivation. Newyork : Guildford Press.
Ellis, R. (1994). The study of second language acquisition. New York: Oxford University Press.
Gardner, R.C. (1985). Social Psychology in Second Language Learning. Edward Arnold Ltd, London, Great Britain.
Gottfried, A.W. (1985). Measures of socioeconomic status in child development research: Data and recommendations. Merrill-Palmer Quarterly, 31, 85–92.
Harter, S. (1981). A new self-report Scale of Intrinsic versus Extrinsic Orientation in the Classroom: Motivational and informational components. Developmental Psychology, 17, 300-312.
Krashen, S. (1985). The Input Hypothesis: Issues and Implications. New York: Longman.
Lepper M, Hodell M.( 1989) Intrinsic motivation in the classroom. In: Ames C, Ames R, Eds. Research on motivation in education: goals and cognitions. San Diego: Academic Press.
Raffini JP. (1996).150 ways to increase intrinsic motivation in the class-room. Needham Heights, Massachusetts: Allyn and Bacon.
Reece, I & Walker, S.(1997). Teaching, Training and Learning. A Practical Guide (Third Ed.). Great Britain: Business Education Publishers Limited.
Ryan, R. M., & La Guardia, F. Cy. (1999). Achievement motivation within a pressured society: intrinsic and extrinsic motivations to learn and the politics of school reform. In T. C. urdan (Ed.), Advances in motivation and achievement: The role of context(Vol. i 1, pp. 45-85). Greenwich, C'l'JAI Press.
Shulman, L.(1986). Paradigms and Research Progra mmes in the Study of Teaching’. In M. Wittrock (ed.). Handbook of Research on Teaching, London: Mcmillan. Vockell E. Educational psychology: a practical approach. [e-book] 2001 [cited 2006 Dec 04]; Available from: http://education. calumet.purdue.edu/vockell/EdPsyBook
Williams, M., and Burden, R. (1997). Psychology for Language Teachers. Cambridge University Press..
. . /**/
+ نوشته شده در جمعه هشتم آذر ۱۳۹۲ ساعت 18:25 توسط سلاطی
|